گنجور

شمارهٔ ۲۶

هر صبا از چرخ آمد آفتاب مه نقاب
روی بنماید که هستم نور آن عالیجناب
با همه ذرات عالم در حدیث آمد خموش
گوید ای اولاد من چون نی تو در آب و تراب
گل سؤال از بلبل شیدا کند کین ناله چیست
غنچه بگشاید دهن گوید سؤالش را جواب
در دهان بلبل ای گل صد زبان بگشاده
تا بگویی وصف حسن خویشتن با شیخ و شاب
وه که پیش شمع رخسار جمالش تا بروز
همچو پروانه دل سوزان ما می‌شد کباب
کوهی دیوانه دل شد مست و لایعقل بماند
چون کشید از جام ساقی باده با چنگ و رباب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر صبا از چرخ آمد آفتاب مه نقاب
روی بنماید که هستم نور آن عالیجناب
هوش مصنوعی: هر بادی که از آسمان می‌وزد، مانند آفتابی است که چهره‌ی خود را نمایان می‌کند و می‌گوید که من نور آن شخصیت بزرگوار هستم.
با همه ذرات عالم در حدیث آمد خموش
گوید ای اولاد من چون نی تو در آب و تراب
هوش مصنوعی: ای فرزندان من، مانند نی که در آب و خاک است، ساکت و خاموش باشید و با تمام ذرات جهان به گفتگو بپردازید.
گل سؤال از بلبل شیدا کند کین ناله چیست
غنچه بگشاید دهن گوید سؤالش را جواب
هوش مصنوعی: بلبل عاشق از گل می‌پرسد که این ناله‌ای که می‌زنی چیست؟ گل به غنچه‌ای که در حال شکفتن است می‌گوید که جواب این سؤال را خواهد داد.
در دهان بلبل ای گل صد زبان بگشاده
تا بگویی وصف حسن خویشتن با شیخ و شاب
هوش مصنوعی: ای گل، بلبل در دهانش چندین زبان دارد و می‌خواهد تا بتواند زیبایی تو را به شیخ و جوانان بگوید.
وه که پیش شمع رخسار جمالش تا بروز
همچو پروانه دل سوزان ما می‌شد کباب
هوش مصنوعی: ای کاش وقتی به زیبایی چهره‌اش نزدیک می‌شدیم، مانند پروانه‌ای که به شمع نزدیک می‌شود، دل‌سپرده و مشتاق، سوزان و سوخته می‌شدیم.
کوهی دیوانه دل شد مست و لایعقل بماند
چون کشید از جام ساقی باده با چنگ و رباب
هوش مصنوعی: کوهی به شدت شگفت‌زده و سرمست شد و عقلش را از دست داد، زمانی که ساقی با ساز و نوا باده را به او نوشاند.