بخش ۷ - کینهٔ برادر و مهر دوست
از پی میراث یکی خشم ناک
ریخت به کین خون برادر به خاک
تیغ به خون شسته ز پهنای دست
پیش در میر ولایت گذشت
دید دو برنای چو سرو بلند
یافته ز آسیب گناهی گزند
تیغ برآورده سیاست گری
تا به هر آسیب رباید سری
کرد یکی از جگر مهر زای
روی به سیاف که بهر خدای
گردن من زن قدری پیشتر
کو زید از من قدری بیشتر
وان دگرش گفت که بفگن سرم
تا مرم و مردن او ننگرم
هر یک ازین گونه در آن دستبرد
جان ز برای دگری میسپرد
مرد سیاستگر شمشیر گیر
ماند در ران حال تحیر پذیر
گفت چه خویشی است شما را به هم
وین چه طریق است وفا را به هم
هر دو نمودند که یاریم و بس
وین دم یاری است در آخر نفس
کرد برادر کش نظارگی
سر به گریبان ستمگارگی
گفت به سیاف که شمشیر کار
از سرشان بگذر و بر من گذار
دوست دهد جان خود از بهر دوست
من بکشم جان برادر ز پوست
هر که بدین گونه فتد در وبال
عیش حرامش بود و خون حلال
وان شغبی کان دو سه تن ساختند
قصه به گوش ملک انداختند
داد ملک آن دو جوان را خلاص
کرد به عدل این دیگری را قصاص
مرد که با خون خود آورد دست
چون نگری دشمن جان خودست
خسرو از اهل رحم این را مجو
قطع رحم را رحم الله مگو ...
بخش ۶ - گلخنی و آتش عشق: گلخنی کرد به شاهی نگاهبخش ۸ - حکایت جوان مردان تشنه: کعبه روی چند به گرمای تیز
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از پی میراث یکی خشم ناک
ریخت به کین خون برادر به خاک
هوش مصنوعی: بعد از اینکه یکی از وراث به خاطر خشم و کینهجوئی، خون برادرش را بر زمین ریخت.
تیغ به خون شسته ز پهنای دست
پیش در میر ولایت گذشت
هوش مصنوعی: تیغی که به خون آغشته شده است، از روی دست بزرگ و پُر از افتخاری عبور کرد و به جلو رفت.
دید دو برنای چو سرو بلند
یافته ز آسیب گناهی گزند
هوش مصنوعی: مشاهده کردم که دو پرنده همچون سروهای بلند از آسیب و عذاب گناه خود را دور کردهاند.
تیغ برآورده سیاست گری
تا به هر آسیب رباید سری
هوش مصنوعی: سیاست مانند شمشیری است که آماده حمله است تا به هر خطری مقابله کند و کسی را از آسیب دور کند.
کرد یکی از جگر مهر زای
روی به سیاف که بهر خدای
هوش مصنوعی: یک نفر با محبتی عمیق به یکسری افراد قوی و سرسخت خواستار کمک شد، تا به خاطر خداوند، کاری انجام دهند.
گردن من زن قدری پیشتر
کو زید از من قدری بیشتر
هوش مصنوعی: بهتر است که گردن من را کمی جلوتر ببر، زیرا او از من کمی بلندتر است.
وان دگرش گفت که بفگن سرم
تا مرم و مردن او ننگرم
هوش مصنوعی: او به دیگری گفت که سرم را ببند تا من بمیرم و دیگر او را نبینم.
هر یک ازین گونه در آن دستبرد
جان ز برای دگری میسپرد
هوش مصنوعی: هر یک از این گروه از افراد، جان خود را برای دیگری فدای او میکند.
مرد سیاستگر شمشیر گیر
ماند در ران حال تحیر پذیر
هوش مصنوعی: مرد سیاستمدار، در حالتی گیج و سردرگم مانند کسی است که شمشیر را در رانش فرو کرده و نمیداند چه کند.
گفت چه خویشی است شما را به هم
وین چه طریق است وفا را به هم
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی اشاره دارد به اینکه بین افراد چه رابطهای وجود دارد و چگونه میتوانند به یکدیگر وفادار باشند. در واقع، پرسشهایی دربارهٔ پیوندهای عاطفی و تعهدات میان افراد مطرح میشود.
هر دو نمودند که یاریم و بس
وین دم یاری است در آخر نفس
هوش مصنوعی: هر دو نشان دادند که در کنار هم هستیم و فقط به یکدیگر کمک میکنیم و این لحظه آغاز کمک کردن در آخرین نفسهای زندگی است.
کرد برادر کش نظارگی
سر به گریبان ستمگارگی
هوش مصنوعی: برادر به تماشا بودن و سر به گریبان داشتن ستمگری را نشان میدهد.
گفت به سیاف که شمشیر کار
از سرشان بگذر و بر من گذار
هوش مصنوعی: به سیاف گفت که شمشیرها از کارشان بیفتند و به من بزنند.
دوست دهد جان خود از بهر دوست
من بکشم جان برادر ز پوست
هوش مصنوعی: دوست برای دوستش جان خود را فدای او میکند و من هم برای دوستی، جان برادرم را از تن میزنم.
هر که بدین گونه فتد در وبال
عیش حرامش بود و خون حلال
هوش مصنوعی: هر کسی که به این نحو در دام لذتهای حرام بیفتد، به عذاب خود خواهد رسید و بر او حرام بودن خون دیگران نیز صدق میکند.
وان شغبی کان دو سه تن ساختند
قصه به گوش ملک انداختند
هوش مصنوعی: آن گروهی که در زندگی شلوغی و هیاهو ایجاد کردند، داستانی را به گوش پادشاه رساندند.
داد ملک آن دو جوان را خلاص
کرد به عدل این دیگری را قصاص
هوش مصنوعی: پادشاهی به دو جوان آزادی داد و این کار به خاطر عدل و انصاف او بود، اما برادر دیگری را به سزای عملش محکوم کرد.
مرد که با خون خود آورد دست
چون نگری دشمن جان خودست
هوش مصنوعی: مردی که با خون خود تلاش میکند و دست از کوشش برنمیدارد، باید بداند که دشمنی که در برابرش قرار دارد، جان او را تهدید میکند.
خسرو از اهل رحم این را مجو
قطع رحم را رحم الله مگو ...
هوش مصنوعی: خسرو از خانواده و خویشاوندانش را نباید ترک کرد و انقطاع رحم را نپسندید. در چنین حالتی، دعا برای رحمت و مغفرت خداوند ضروری است.