بخش ۱۰ - حکایت شیر فروش متقلب
داشت شبانی رمه در کوهسار
پیر و جوان گشته ازو شیر خوار
شیر که از بز به سبو ریختی
آب در آن شیر درآمیختی
بردی از آن آب ملمع به شیر
نقرهٔ چون شیر ز برنا و پیر
روزی که آن کوه به صحرای خاک
سیل درآمد رمه را برد پاک
آنکه جهان سوختهٔ شیر کرد
سوخته شد ناگه از آن شیر سرد
شیر خنک از تف و تابش بسوخت
جملهٔ آن شیر ز آبش بسوخت
خواجه چو شد با غم و آزار خفت
کارشناسیش در آن کار گفت
کان همه آب تو که در شیر بود
شد همه سیل و رمه را در ربود
مرد شبان زان سخن آمد ستوه
ماند سرافگنده چو سیلاب کوه
خسرو اگر دین طلبی از خدای
زین دل خاین به دیانت گرای
بخش ۹ - حکایت جوان مردی شیر خدا: بود یدالله بوغا در مصافبخش ۱۱ - حکایت دم زندگانی به حق عیسی(ع): صبح دمی رفت مسیحا به دشت
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
داشت شبانی رمه در کوهسار
پیر و جوان گشته ازو شیر خوار
هوش مصنوعی: در یک شب، چوپانی در کوهستان داشت که جوانان و کودکان شیرخواره از او تاثیر گرفته بودند و تحت سرپرستیاش قرار داشتند.
شیر که از بز به سبو ریختی
آب در آن شیر درآمیختی
هوش مصنوعی: شیر را که با آب بز مخلوط کردهای، در ظرف ریختی.
بردی از آن آب ملمع به شیر
نقرهٔ چون شیر ز برنا و پیر
هوش مصنوعی: تو از آن آب زلالی که همچون شیر نقرهای است، بهرهمند شدهای، مانند شیر که هم از جوانی و هم از پیری برخوردار است.
روزی که آن کوه به صحرای خاک
سیل درآمد رمه را برد پاک
هوش مصنوعی: روزی که آن کوه به دشت و بیابان تبدیل شد، همه گله و رمه را به طور کامل با خود برد.
آنکه جهان سوختهٔ شیر کرد
سوخته شد ناگه از آن شیر سرد
هوش مصنوعی: کسی که دنیا را با شیر خود نابود کرد، ناگهان از آن شیر سرد، سوخته و آسیبدیده شد.
شیر خنک از تف و تابش بسوخت
جملهٔ آن شیر ز آبش بسوخت
هوش مصنوعی: شیر خنک از گرما و تابش آفتاب سوخته و همهٔ آن شیر که از آبش تشکیل شده نیز سوخته است.
خواجه چو شد با غم و آزار خفت
کارشناسیش در آن کار گفت
هوش مصنوعی: وقتی خواجه از غم و آزار به خواب رفت، در آن حالت به او گفتند که باید در کاری که انجام میدهد، بیشتر دقت کند و با مهارت بیشتری رفتار کند.
کان همه آب تو که در شیر بود
شد همه سیل و رمه را در ربود
هوش مصنوعی: همه آبی که در شیر وجود داشت، مانند سیلی شد و گلهها را تحت تأثیر قرار داد و از بین برد.
مرد شبان زان سخن آمد ستوه
ماند سرافگنده چو سیلاب کوه
هوش مصنوعی: مرد شبان از آن حرفها ناراحت و پریشان شد، مثل سیلابی که از کوه سرازیر میشود و همه چیز را در مسیرش تحت تاثیر قرار میدهد.
خسرو اگر دین طلبی از خدای
زین دل خاین به دیانت گرای
هوش مصنوعی: اگر خسرو به دنبال دین و ایمان است، باید از دل خیانتکار خود فاصله بگیرد و به راستکرداری و دیانت روی آورد.
حاشیه ها
1394/04/07 03:07
حمید
روزی از آن کوه صحیح تر به نظر میرسد
1397/01/13 12:04
محمد قاضی
"خواجه چو شد با غم و آزار جفت" صحیح است
1397/01/13 12:04
محمد قاضی
"مرد شبان زآن سخن باشکوه" صحیح است