شمارهٔ ۹۴ - اثبات ملک هند به حجت که جنت است حجت همه به قاعدهٔ عقل استوار
کشور هند است بهشتی به زمین
حجتش اینک به رخ صفحه ببین
حجت ثابت چو در آن نیست شکی
هفت بگویم به درستی نه یکی:
اولش این است که آدم به جنان
چون ز عصی خستگیای یافت چنان
زخم عصی خورد بد انسان ز کمین
کز فلک افتاد به سختی به زمین
عصمت حق داشت همی چون نگهش
خارهٔ کهسار شد اطلس به تهش
آمدن از خلد به هندش بد از آن
کان گل جنت که زدش باد خزان
گر به خراسان و عرب تازی و چین
یک نفسی بهره گرفتی به زمین
گرمی و سردی خراسان و عرب
وان به ری و چین عذابیست عجب
زو شده پرورده به فردوس درون
چونش بودی طاقت این دیده و خون
گشت محقق چو چنین وصف متین
کاین حد هند است به فردوس برین
هند چو از خلد نشان بود درو
ز امر خدایش قدم آسود درو
ور نه بدان نازکی از جای دگر
آمدی از رنج فتادی به ضرر
حجت دیگر که ز طاووس کشم
مرغ خرد را به زمین بوس کشم
گر نه بهشت است همین هند چرا
از پی طاووس جنان گشت سرا
نیست چنین طایر فردوسی اگر
بویی از باغ بدی جای دگر
لابد ازین جای بدان جای شدی
وز پی رفتن همه تن پای شدی
بود همین جا چوز فردوس اثری
جانب دیگر نفتادش گذری
حجتم اینست سوم گر به شکی
کامدن مار ز باغ فلکی
بود به همراهی طاوس وصفی
قصه چنین گفت فقیه حنفی
لیک جز از هند دگر یافت محل
زانکه همه نیش زدن داشت عمل
شمارهٔ ۹۳ - ذکر عمارتی که بدار الخلاقه شد بلند و آغاز آن ز جامع دین بست کردگار: چو بنشست بر تخت قطب زمانهشمارهٔ ۹۵ - ترجیح ملک هند به عقل از هوای خویش بر روم و بر عراق و خراسان و قندهار: هند چو فردوس شد از صحبت من
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کشور هند است بهشتی به زمین
حجتش اینک به رخ صفحه ببین
هوش مصنوعی: هند، سرزمین بهشتی بر روی زمین است و اکنون میتوان نشانههای آن را بر صفحات زندگی مشاهده کرد.
حجت ثابت چو در آن نیست شکی
هفت بگویم به درستی نه یکی:
هوش مصنوعی: اگر دلیل روشن و محکم در موضوعی وجود نداشته باشد، جای تردید نیست که میتوانم هفت بار از درستی آن سخن بگویم، نه فقط یک بار.
اولش این است که آدم به جنان
چون ز عصی خستگیای یافت چنان
هوش مصنوعی: آدم وقتی از گناه و معصیت خسته میشود و در جستجوی آرامش است، به بهشت و سرزمینهای خوب و زیبا فکر میکند.
زخم عصی خورد بد انسان ز کمین
کز فلک افتاد به سختی به زمین
هوش مصنوعی: انسان به خاطر ترک عصیان و گناه خود، دچار آسیب و درد میشود، زیرا از عرش به زمین با سختی سقوط کرده است.
عصمت حق داشت همی چون نگهش
خارهٔ کهسار شد اطلس به تهش
هوش مصنوعی: عصمت و پاکی او مانند نگاهش است که همچون خارهای کوهستان، باعث میشود اطلس (پارچهای بسیار باارزش و زیبا) در پایینش قرار گیرد.
آمدن از خلد به هندش بد از آن
کان گل جنت که زدش باد خزان
هوش مصنوعی: آمدن از بهشت به هند برای او خوشایند نبود، زیرا آن گل بهشتی که در دست داشت، به خاطر وزش باد پاییز، آسیب دیده بود.
گر به خراسان و عرب تازی و چین
یک نفسی بهره گرفتی به زمین
هوش مصنوعی: اگر در خراسان، عربی، یا چین لحظهای نفس بکشید، بر زمین بهرهای خواهید برد.
گرمی و سردی خراسان و عرب
وان به ری و چین عذابیست عجب
هوش مصنوعی: آب و هوای خراسان و عرب گرم و سرد است، اما زندگی در ری و چین عذاب آور و سخت است.
زو شده پرورده به فردوس درون
چونش بودی طاقت این دیده و خون
هوش مصنوعی: اگر کسی ویژگیهای بهشتی را در درون خود پرورش داده باشد، آیا این چشمان توان تحمل دیدن چنین زیبایی و شکوهی را خواهند داشت؟
گشت محقق چو چنین وصف متین
کاین حد هند است به فردوس برین
هوش مصنوعی: وقتی حقیقتجو با چنین توصیف محکمی مواجه شد، درک کرد که این ویژگیهای هند، بهشت برین را به یاد میآورد.
هند چو از خلد نشان بود درو
ز امر خدایش قدم آسود درو
هوش مصنوعی: هند مانند بهشتی است که نشان از زیبایی و راحتی در آن دیده میشود و در آنجا به حکم خداوند، انسان در آرامش به سر میبرد.
ور نه بدان نازکی از جای دگر
آمدی از رنج فتادی به ضرر
هوش مصنوعی: اگر به آن نازکی و لطافت توجه نکنی، از جایی دیگر به دنیا آمدهای و از زحمت و سختی به زیان افتادهای.
حجت دیگر که ز طاووس کشم
مرغ خرد را به زمین بوس کشم
هوش مصنوعی: به دنبال دلیل دیگری هستم که از طاووس به زمین بیفکنم و مرغ خرد را با عشق و احترام بوسهای بزنم.
گر نه بهشت است همین هند چرا
از پی طاووس جنان گشت سرا
هوش مصنوعی: اگر هند بهشت نیست، پس چرا اینقدر به دنبال زیباییهای آن هستیم و به دنبال طاووسهای بهشت میرویم؟
نیست چنین طایر فردوسی اگر
بویی از باغ بدی جای دگر
هوش مصنوعی: اگر چنین پرندهای مانند فردوسی وجود نداشت، نمیتوانست بویی از باغ جای دیگری بگیرد.
لابد ازین جای بدان جای شدی
وز پی رفتن همه تن پای شدی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که احتمالاً از یک نقطه به نقطهای دیگر منتقل شدهای و برای رسیدن به آنجا، تمام وجودت را صرف کردهای.
بود همین جا چوز فردوس اثری
جانب دیگر نفتادش گذری
هوش مصنوعی: این جا همانند بهشت است، اما اثری از آن در جانب دیگر وجود ندارد که نشان دهنده گذر فردی باشد.
حجتم اینست سوم گر به شکی
کامدن مار ز باغ فلکی
هوش مصنوعی: ای دلیل من، اگر شک و تردیدی وجود داشته باشد، سومین دلیل بر این ادعا، ماری است که از باغ آسمانی آمده است.
بود به همراهی طاوس وصفی
قصه چنین گفت فقیه حنفی
هوش مصنوعی: در زمان گذشته، یکی از دانایان و فقیهان حنفی داستانی را دربارهی همراهی یک طاووس بیان کرد.
لیک جز از هند دگر یافت محل
زانکه همه نیش زدن داشت عمل
هوش مصنوعی: اما جز از هند، مکان دیگری پیدا نکردم، چون همه جا فقط نیش زدن و آسیب رساندن بود.
حاشیه ها
1399/12/16 15:03
حفیظ احمدی
با سلام و خسته نباشید!
بنده خسته شدم از خواندن این شعر از بس بی وزن و ناموزون بود.
از شاعر بزرگی چون امیر خسرو دهلوی چنین شعر بی زون انتظار نمیرفت.
1402/09/18 20:12
رهی رهگذر
جناب احمدی، بنا بر وزن مندرج لطفن تقطیع ارکان نموده بعد اظهار نظر نماید. بنده اشتباه وزنی اینجا نمی بینم. درود