شمارهٔ ۷ - (امیر خسرو ، درطی زندگی دور و دراز خویش باین توبه که در نزدیکی چهل سالگی کرده پابند نمیماند، چنانکه دربیان سرگذشت او خواندیم ) با این هم، امیر خسرو آرزوی واثق داشته تا در قران السعدین تازگیهای ادبی بیارد:
چند گهم بود به دل این خیال
تازه کنم هر صفتی را جمال
بود در اندیشه من چند گاه
کز دل دانندهٔ حکمت پناه
چند صفت گویم و آبش دهم
مجمع اوصاف خطابش دهم
طرز سخن را روش نو دهم
سکهٔ این ملک به خسرو دهم
نو کنم اندازهٔ رسم کهن
پس روی پیش روان کهن
شمارهٔ ۶ - از اینجاست که از مدح کردن اظهار بیزاری و از اهل زمانه گله میکند: گرمی دل نیست چو حاصل مراشمارهٔ ۸ - عزم وی ، بر ایجاد گری ، درین ابیات شرح یافته :: آنچه زسر جوش دل نقشبند
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چند گهم بود به دل این خیال
تازه کنم هر صفتی را جمال
هوش مصنوعی: گاهی به فکر این هستم که در دلم اندیشهای نو به وجود آورم و هر ویژگیای را به زیبایی زینت دهم.
بود در اندیشه من چند گاه
کز دل دانندهٔ حکمت پناه
هوش مصنوعی: در ذهن من مدتی بود که فکر میکردم به جایی پناه ببرم که از دل کسی که به حکمت آگاه است، نشأت گیرد.
چند صفت گویم و آبش دهم
مجمع اوصاف خطابش دهم
هوش مصنوعی: چندین ویژگی از او را بیان میکنم و صفاتش را به هم وصل میکنم تا به او خطاب کنم.
طرز سخن را روش نو دهم
سکهٔ این ملک به خسرو دهم
هوش مصنوعی: من به شیوهای تازه سخن میگویم و ارزش این سرزمین را به پادشاه هدیه میکنم.
نو کنم اندازهٔ رسم کهن
پس روی پیش روان کهن
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که من قصد دارم اندازهها و قواعدی که قدیمی و جاافتاده هستند را دوباره بهروز کنم و با توجه به گذشتهام، به جلو پیش بروم.