شمارهٔ ۶۲ - ذوقا فیتین
تن ز غنیمت به هزیمت سپرد
بردن جان را به غنیمت شمرد
چرخ ز بیداد عنان تافته
مملکت از ظلم امان یافته
چنگ نوا زن به هوا سر کشید
چنگ نوا زنده نوا بر کشید
خوشهٔ چرخ از علف خانه خیز
بهر عروسان سحر دانه ریز
اتش از آن جا که به دل جای کرد
دود برآمد ز نفس های سرد
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تن ز غنیمت به هزیمت سپرد
بردن جان را به غنیمت شمرد
هوش مصنوعی: تن خود را به عنوان غنیمت واگذار کرد و جان را از دست دادن را به عنوان یک غنیمت به شمار آورد.
چرخ ز بیداد عنان تافته
مملکت از ظلم امان یافته
هوش مصنوعی: چرخ زمان به خاطر ستمگریها در کنترل خود از دست رفته است و کشور به سبب ظلم، به آرامش رسیده است.
چنگ نوا زن به هوا سر کشید
چنگ نوا زنده نوا بر کشید
هوش مصنوعی: چنگ به پرواز درآمد و صدای زندهای از آن برخاست.
خوشهٔ چرخ از علف خانه خیز
بهر عروسان سحر دانه ریز
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی و ظرافت کارهایی که با زحمت و تلاش به دست میآید اشاره شده است. در واقع، وجود دانهها از علفهایی که در دل زمین رشد کردهاند، نمادی از تلاش و زحمتی است که در پشت صحنه وجود دارد. این دانهها علاوه بر اینکه از دل زمین بیرون میآیند، به مجلس زیبایی و شادی عروسان در روزهای سحر میافزایند. به عبارت دیگر، زیبایی و شادیها به خاطر زحمات و تلاشهایی است که دیگران انجام دادهاند.
اتش از آن جا که به دل جای کرد
دود برآمد ز نفس های سرد
هوش مصنوعی: آتش زمانی که در دل قرار گرفت، دودی به وجود آورد که نتیجه نفسهای سرد بود.