گنجور

شمارهٔ ۳۶ - صفت حوض

در کمر سنگ میان دو کوه
آب گهر صفوة و دریا شکوه
ساخته سلطان سکندر صفات
در سد کوه ، آیینه ز آب حیات
شهر گر از وی نبود آب کش
کس نخورد، در همه شهر ، آب خوش
در نخورد آب وی اندر زمین
کی به زمین در خورد آبی چنین
نیم فلک هست به زیر زمین
چون تهش نیست زمین آن ببین
حوض نه گویم که حبابی ز نور
نور ، کزو دیدهٔ بد باد دور !

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در کمر سنگ میان دو کوه
آب گهر صفوة و دریا شکوه
هوش مصنوعی: در میانه‌ی دو کوه، در دل سنگ، آبی زلال و باارزش به‌گونه‌ای است که هم چون دریا عظیم و با شکوه به نظر می‌رسد.
ساخته سلطان سکندر صفات
در سد کوه ، آیینه ز آب حیات
هوش مصنوعی: سکندر، با ویژگی‌های برجسته‌اش، بنایی در دل کوه‌ها ساخته است که همچون آینه‌ای از آب زندگی می‌درخشد.
شهر گر از وی نبود آب کش
کس نخورد، در همه شهر ، آب خوش
هوش مصنوعی: اگر در شهری آب خوشی نباشد و کسی از آن آب ننوشد، هیچ کس در آن شهر زندگی نمی‌کند.
در نخورد آب وی اندر زمین
کی به زمین در خورد آبی چنین
هوش مصنوعی: اگر آب به او نرسد و در زمین بماند، چگونه ممکن است که چنین آبی به زمین برسد؟
نیم فلک هست به زیر زمین
چون تهش نیست زمین آن ببین
هوش مصنوعی: نیمکره‌ی آسمان زیر زمین وجود دارد، اما چون ته زمین وجود ندارد، وضعیت آن را مشاهده کن.
حوض نه گویم که حبابی ز نور
نور ، کزو دیدهٔ بد باد دور !
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به حوضی است که پر از نور است و ایجاد حباب‌هایی می‌کند. هرکسی که نگاهی بد به آن بیندازد، از آن دور می‌شود. به نوعی، این متن به پاکی و زیبایی اشاره دارد که از نظر درخشان و نورانی برخوردار است و دنیا را از نگاه های ناپسند دور می‌کند.