گنجور

شمارهٔ ۲۷ - (کیقباد از دیدن برادر خود کیکاوس شادمان شد)

شاه به رویش چو نظر کرد چست
دید دران آئینه خود را درست
گرم فرو جست ز تخت بلند
کرد به آگوش تن ارجمند
داشت به آغوش خودش تا به دیر
سیر نشد، چون شود از عمرسیر؟!

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاه به رویش چو نظر کرد چست
دید دران آئینه خود را درست
هوش مصنوعی: وقتی پادشاه به او نگاه کرد، در آینه‌ی او تصویری از خود را به وضوح دید.
گرم فرو جست ز تخت بلند
کرد به آگوش تن ارجمند
هوش مصنوعی: وقتی او از تخت بلند آمد و به آغوش بدن ارزشمندش پیوست.
داشت به آغوش خودش تا به دیر
سیر نشد، چون شود از عمرسیر؟!
هوش مصنوعی: تا زمانی که در آغوشش بود، حس آرامش داشت و به دلخواهش مشغول بود، اما وقتی زمان سپری شد، آیا دیگر عمرش به سر نخواهد آمد؟