شمارهٔ ۲۵ - جواب پسر
ای شهٔ مشرق شده چون آفتاب
وز تو جهان در حد مغرب بتاب
گر همه بر ماه رسد افسرم
هم به ته پای تو باشد سرم
رو تو چو خورشید زمشرق برآی
من بسم ، اسکندر مغرب گشای
نا تو به مشرق بوی و من به غرب
حربه خورد هر که درآید به حرب
ور به ملاقات رهی رای تست
افسر من خدمتی پای تست
شمارهٔ ۲۴ - پیام پدر: ای ز نسب گشته سزای سریرشمارهٔ ۲۶ - (ناصرالدین محمود فرزند کهتر خود کیکاوس را با تحایف فرستاد): پادشه شرق، که آن مژده یافت
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.