گنجور

بخش ۱۲ - وفات مریم

شناسای معانی موبد پیر
چنین کرد این خبر در نامه تحریر
که چون خسرو ستد گنجینهٔ روم
خلافش رومیان را گشت معلوم
چو غالب گشته بود از تیغ کین خواه
نداد اندیشه را در خویشتن راه
زبانی پوزشی کان در حرم کرد
ز مریم چند گاه آن نیز کم کرد
ز شیرین عیش مریم بود چون تلخ
ازین کاهش فتاد آن ماه در سلخ
به تن عیسی جانش مانده بی دم
تنش چو ن رشتهٔ مریم شد از غم
ز بیماری به بستر خفت ماهی
و زان پس جست دیگر خواب گاهی
ملک بایست و نابایست برخاست
به صد شادی بساط ماتم آراست
دل از سودای شیرین در غم افگند
بهانه بر فراق مریم افگند
به ماتم کرد پیراهن بسی چاک
ولیکن در هوای یار چالاک
چو شیرین دید کز خس رفته شد راه
به بی صبری شتابان گشت چون ماه
رسید آن در بی قیمت به دریا
چو خور در بره و مه در ثریا
گلشن تر شد خزان را باد بنشست
به آزادی چو سرو آزاد بنشست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شناسای معانی موبد پیر
چنین کرد این خبر در نامه تحریر
هوش مصنوعی: موبد پیر، که معانی را خوب درک می‌کند، این خبر را در نامه نوشت.
که چون خسرو ستد گنجینهٔ روم
خلافش رومیان را گشت معلوم
هوش مصنوعی: زمانی که خسرو گنجینهٔ روم را به دست آورد، مردم رومی متوجه این موضوع شدند و از آن آگاه شدند.
چو غالب گشته بود از تیغ کین خواه
نداد اندیشه را در خویشتن راه
هوش مصنوعی: زمانی که غالب بر دشمنی شده بود، دیگر به فکر و اندیشه خود راه نداد.
زبانی پوزشی کان در حرم کرد
ز مریم چند گاه آن نیز کم کرد
هوش مصنوعی: زبان عذرخواهی که در خانه مقدس از مریم چند بار استفاده شده، آن هم کم و کاستی دارد.
ز شیرین عیش مریم بود چون تلخ
ازین کاهش فتاد آن ماه در سلخ
هوش مصنوعی: از لذتی که مریم در زندگی داشته، به تلخی‌ای که این کاهش به او وارد کرده، آن ماه (مریم) در فصل گرما (سلخ) افتاده است.
به تن عیسی جانش مانده بی دم
تنش چو ن رشتهٔ مریم شد از غم
هوش مصنوعی: عیسى در حالى که جانش در بدنش مانده، به مانند مریم، به سبب غمش تمام طاقت و احساسش را از دست داده است.
ز بیماری به بستر خفت ماهی
و زان پس جست دیگر خواب گاهی
هوش مصنوعی: از ضعف و بیماری به بستر خواب رفته‌ام و بعد از آن دیگر جایی برای خوابیدن پیدا نکردم.
ملک بایست و نابایست برخاست
به صد شادی بساط ماتم آراست
هوش مصنوعی: پادشاه با اراده و شجاعت خود، برای خوشحالی و جشن، فضای غم و اندوه را تغییر داد و مراسم شادی را برپا کرد.
دل از سودای شیرین در غم افگند
بهانه بر فراق مریم افگند
هوش مصنوعی: دل به خاطر آرزوی خوشایند، در اندوه فرو رفته و بهانه‌ای برای دوری از مریم به دست آورده است.
به ماتم کرد پیراهن بسی چاک
ولیکن در هوای یار چالاک
هوش مصنوعی: او با چاک‌های بسیار پیراهنش به عزاداری نشسته است، اما در آرزوی معشوقش همچنان پرانرژی و فعال است.
چو شیرین دید کز خس رفته شد راه
به بی صبری شتابان گشت چون ماه
هوش مصنوعی: وقتی شیرین دید که خس از او دور شده، با بی‌صبری و عجله مانند ماه به سوی او رفت.
رسید آن در بی قیمت به دریا
چو خور در بره و مه در ثریا
هوش مصنوعی: در آن لحظه‌ای که ارزشمندترین چیز به دریا رسید، پرواز خورشید در آسمان و زیبایی مه در میان ستاره‌ها را تجسم کن.
گلشن تر شد خزان را باد بنشست
به آزادی چو سرو آزاد بنشست
هوش مصنوعی: با وزیدن باد خزان، باغ دوباره سرسبز و گلزار شد. مانند سروهایی که به آزادی ایستاده‌اند، فضا پر از نشاط و زندگی گشته است.

حاشیه ها

1387/09/16 22:12
khalil moetamed

بخش 12
بیت 6 = چو نرشته ی >>> چون رشته ی
بیت 9 = افگند >>> افکند
---
پاسخ: با تشکر، مورد اول تصحیح شد. مورد دوم را به مطابقت دوستان با نسخه‏ی چاپی معوق می‏کنیم.

1387/09/16 22:12
khalil moetamed

آخرین خط زیر حاشیه ها
بخش 14 - عقد ... >>> بخش 13 ....
---
پاسخ: با تشکر، ترتیب بخشها تصحیح شد.