گنجور

شمارهٔ ۶۹۲

گل نو رسید و بویی ز بهار من نیامد
چه کنم نسیم گل را که ز یار من نیامد
دل من چرا چو غنچه نشود دریده صد جا؟
که صبا رسید و بویی ز نگار من نیامد
اگر، ای حریف، داری نظری به روی یاری
به بهار خویش خوش شو که بهار من نیامد
همه عمر تشنه بودم به امید آب حیوان
به جز آب شور دیده به کنار من نیامد
شب و روز جدول خون به دو رخ چه سود دارد؟
چو ستاره سعادت به کنار من نیامد
منم و خرابه غم ز خوشی خبر ندارم
چو ازان دیار مرغی به دیار من نیامد
من خون گرفته کردم و نظری و کشته گشتم
تو بدان که او به عمدا به شکار من نیامد
ز شراب و عشق و مستی چه شناسد او خرابی
پسر کسی که دردی ز خمار من نیامد
به شب نشاط، یارا، چه خبر تراز خسرو؟
که به جانب تو روزی شب تار من نیامد

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل نو رسید و بویی ز بهار من نیامد
چه کنم نسیم گل را که ز یار من نیامد
هوش مصنوعی: گلی تازه شکوفا شده، اما بوی بهار به من نرسیده است. یک چه کنم که نسیم گل، بوی یارم را با خود نیاورده است.
دل من چرا چو غنچه نشود دریده صد جا؟
که صبا رسید و بویی ز نگار من نیامد
هوش مصنوعی: دل من چرا مانند غنچه پراکنده و شکفته نمی‌شود؟ چرا بادی که بوی معشوقم را به همراه دارد، هنوز به من نرسیده است؟
اگر، ای حریف، داری نظری به روی یاری
به بهار خویش خوش شو که بهار من نیامد
هوش مصنوعی: اگر، دوست من، به کسی که دوستش داری نظر افکنی، بهار زندگی‌ات را در آغوش بگیر، زیرا بهار من هنوز نیامده است.
همه عمر تشنه بودم به امید آب حیوان
به جز آب شور دیده به کنار من نیامد
هوش مصنوعی: تمام عمرم در جستجوی آب حیات بودم و امیدوار بودم که روزی به آن برسم. اما جز آب شور اشک‌هایم، هیچ چیز دیگری در کنارم نیامد.
شب و روز جدول خون به دو رخ چه سود دارد؟
چو ستاره سعادت به کنار من نیامد
هوش مصنوعی: شب و روز در تلاش و زحمت هستم، اما چه فایده دارد؟ وقتی که خوشبختی و سعادت به سراغ من نیامده است.
منم و خرابه غم ز خوشی خبر ندارم
چو ازان دیار مرغی به دیار من نیامد
هوش مصنوعی: من در این ویرانه غم به سر می‌برم و از خوشی هیچ خبری ندارم، زیرا از آنجا که در آن زندگی می‌کردم، هیچ پرنده‌ای به سوی من نیامده است.
من خون گرفته کردم و نظری و کشته گشتم
تو بدان که او به عمدا به شکار من نیامد
هوش مصنوعی: من به شدت آسیب دیده‌ام و جانم به خطر افتاده است، ولی تو بدان که او به عمد به سراغ من نیامده است.
ز شراب و عشق و مستی چه شناسد او خرابی
پسر کسی که دردی ز خمار من نیامد
هوش مصنوعی: او از شراب و عشق و مستی چه می‌داند، وقتی که فرزند کسی است که هرگز درد خمار من را نچشیده است.
به شب نشاط، یارا، چه خبر تراز خسرو؟
که به جانب تو روزی شب تار من نیامد
هوش مصنوعی: شب شاداب را، دوستان، چه خبر از خسرو؟ چرا روزی که به سمت تو بیاید، شب تار من نیامده است؟

حاشیه ها

1395/05/11 17:08
انسیه آرزومندی

'من خون گرفته کردم نظری و کشته گشتم' صحیح است.