شمارهٔ ۶۸۰
از سر کو آن پری چون ناگهان پیدا شود
جای آن باشد که مردم در میان شیدا شود
من چنین دانم که باشد نسخه ای از روی او
صورتی از آینه خورشید اگر پیدا شود
ماه رویا، کی رسد در آفتاب روی تو
شمع را هر چند سر تا آسمان بالا شود
از تو دل چون آبله خون گشت در دنبال تو
اشک را از بس دویدن آبله برپا شود
من به تنهایی همی گریم، اگر پیدا کنی
هر دری کز چشم من بیرون فتد، درها شود
سبزه تر برکشیدی زان رخ چون آفتاب
راز من چون سبزه می ترسم که در صحرا شود
می خلد بر جان من آن خط که بر لب می کشی
مارکی شیرین شود با آنکه در خرما شود
خسرو، از بهر تو اندر دیده خود جای ساخت
چشم می دارد که در کوی وصالش جا شود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از سر کو آن پری چون ناگهان پیدا شود
جای آن باشد که مردم در میان شیدا شود
هوش مصنوعی: ناگهان آن پری از سر کوچه پیدا میشود، و در آن لحظه، مردم در میان عشق و شیدایی قرار میگیرند.
من چنین دانم که باشد نسخه ای از روی او
صورتی از آینه خورشید اگر پیدا شود
هوش مصنوعی: من معتقدم که اگر نسخهای از آن تصویر در دسترس باشد، میتواند به مانند بازتابی از نور خورشید در آینه باشد.
ماه رویا، کی رسد در آفتاب روی تو
شمع را هر چند سر تا آسمان بالا شود
هوش مصنوعی: رویاهایی که مانند ماه میدرخشند، چگونه میتوانند در برابر نور تابناک چهرهات قرار بگیرند؟ حتی اگر شمعی به بلندای آسمان بالا رود، باز هم نوری که از تو میتابد، بینظیر است.
از تو دل چون آبله خون گشت در دنبال تو
اشک را از بس دویدن آبله برپا شود
هوش مصنوعی: دل من مانند آبله زخم خورده شده است و در پی تو اشکهایم بیوقفه میریزد، تا جایی که این اشکها به اندازهای میرسد که زخمها دوباره باز میشوند.
من به تنهایی همی گریم، اگر پیدا کنی
هر دری کز چشم من بیرون فتد، درها شود
هوش مصنوعی: من در تنهایی خود گریه میکنم، اگر بتوانی هر راهی را پیدا کنی که از چشم من چیزی بیرون بیفتد، آن راهها باز خواهند شد.
سبزه تر برکشیدی زان رخ چون آفتاب
راز من چون سبزه می ترسم که در صحرا شود
هوش مصنوعی: چشم تو مانند آفتاب درخشان است و من از وجود رازهایم همانند سبزهای که در صحراست، میترسم که در دل بیابان گم شود.
می خلد بر جان من آن خط که بر لب می کشی
مارکی شیرین شود با آنکه در خرما شود
هوش مصنوعی: آن خطی که بر لبان تو نقش میبندد، جان مرا مینوازد و با وجود اینکه بر خرماست، باز هم شیرینیاش را احساس میکنم.
خسرو، از بهر تو اندر دیده خود جای ساخت
چشم می دارد که در کوی وصالش جا شود
هوش مصنوعی: خسرو، به خاطر تو در دلش جایی ویژه ایجاد کرده است و چشمانش منتظرند تا در کوی وصالت قرار گیرند.

امیرخسرو دهلوی