شمارهٔ ۶۷۸
تا سرم باشد تمنای توام در سر بود
پادشا باشم گرم خاک درت افسر بود
روزگار از زلف تو بادا پریشان روز و شب
تا دل بد روز من هر دم پریشان تر بود
من خورم خونابه هجران و بیزارم،ازآنک
ماجرا با زیرکان خونابه دیگر بود
من به گرمای قیامت خون خورم بر یاد دوست
جوی شیر آن را نما و تشنه کوثر بود
عشق را پروانه باید تا که سوزد پیش شمع
خود مگس بسیار یابی هر کجا شکر بود
خوبرو آن به که باشد آب و آتش در جهان
تا وجود عشقبازان خاک و خاکستر بود
یار جایی و من بیچاره جایی بیقرار
وه چه خوش باشد که بر بازوی خسرو بر بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا سرم باشد تمنای توام در سر بود
پادشا باشم گرم خاک درت افسر بود
هوش مصنوعی: تا زمانی که عشق تو در دل من زنده است، مهم نیست که من چه مقام یا قدرتی داشته باشم؛ حتی اگر در خاک تو دفن شوم، همچنان برایم ارزشمند است.
روزگار از زلف تو بادا پریشان روز و شب
تا دل بد روز من هر دم پریشان تر بود
هوش مصنوعی: روزگار به خاطر زلف تو بسیار آشفته است و این وضعیت در طول روز و شب ادامه دارد. همچنان که دل من به خاطر روزهای بد، هر لحظه بیشتر نگران و آشفته میشود.
من خورم خونابه هجران و بیزارم،ازآنک
ماجرا با زیرکان خونابه دیگر بود
هوش مصنوعی: من در عذاب و درد جدایی هستم و از این وضعیت به شدت ناراضیام، زیرا داستان و حقیقت این ماجرا برای افراد حکیم و دانا، چیزی متفاوت و عمیقتر است.
من به گرمای قیامت خون خورم بر یاد دوست
جوی شیر آن را نما و تشنه کوثر بود
هوش مصنوعی: من برای یاد دوست در گرمای سخت قیامت، خون خود را میخورم و از او شیر میطلبم، در حالی که تشنه آب کوثر هستم.
عشق را پروانه باید تا که سوزد پیش شمع
خود مگس بسیار یابی هر کجا شکر بود
هوش مصنوعی: برای عشق و عاشقی، باید مانند پروانهای باشی که خود را به شمع نزدیک میکند و میسوزد. در هر جایی که شکر وجود دارد، مگسها نیز به وفور پیدا میشوند. این بیان نشاندهندهی نیاز به فداکاری و شجاعت در عشق است و اینکه زیباییها معمولاً افراد را جذب میکنند.
خوبرو آن به که باشد آب و آتش در جهان
تا وجود عشقبازان خاک و خاکستر بود
هوش مصنوعی: زیبا روی کسی است که در دنیا با وجود عشقبازان، همچون آب و آتش باشد، زیرا تا زمانی که این عشق و احساسات وجود دارد، زندگی ادامه دارد.
یار جایی و من بیچاره جایی بیقرار
وه چه خوش باشد که بر بازوی خسرو بر بود
هوش مصنوعی: عزیزم در جایی است و من بیچاره در جایی دیگر بیقرارم. چه خوب خواهد بود که بر بازوی شاه خودم باشم.
حاشیه ها
1399/12/20 06:02
کاظم ایاصوفی
مصراع دوم بیت چهارم کو تشنه کوثر بود صحیح است

امیرخسرو دهلوی