گنجور

شمارهٔ ۶۷۶

من نمی خواهم که چشمم غیر آن رو بنگرد
چشم بد حیف است کاندر روی نیکو بنگرد
حاجت تیر و کمان نبود، فتد مرغ از هوا
یا شب اندر روزن آید ماه و آن رو بنگرد
باد در چشمش ز تیر غمزه میل آتشین
هر که در رویت به نقصان یک سر مو بنگرد
حرز بازو کرد خسرو نام میمون ترا
شوق چون غالب شود در حرز بازو بنگرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من نمی خواهم که چشمم غیر آن رو بنگرد
چشم بد حیف است کاندر روی نیکو بنگرد
هوش مصنوعی: من نمی‌خواهم که چشمانم به غیر از آن چهره زیبا خیره شود؛ زیرا چیز بدی است که به زیبایی نگریسته شود.
حاجت تیر و کمان نبود، فتد مرغ از هوا
یا شب اندر روزن آید ماه و آن رو بنگرد
هوش مصنوعی: در اینجا می‌توان گفت که نیازی به تیر و کمان نیست؛ زیرا مانند پرنده‌ای که از آسمان می‌آید، یا مانند ماهی که در روز از روزن بیرون می‌آید، به آسانی می‌توان به خواسته‌ها و آرزوها رسید.
باد در چشمش ز تیر غمزه میل آتشین
هر که در رویت به نقصان یک سر مو بنگرد
هوش مصنوعی: باد در چشمان او به مانند تیری است که ناشی از غمزه‌اش به شدت آتشین است. هر کسی که به صورت تو نگاهی کند و در آن کاهش یا کمبود کوچکی ببیند، این احساس را به وضوح درک می‌کند.
حرز بازو کرد خسرو نام میمون ترا
شوق چون غالب شود در حرز بازو بنگرد
هوش مصنوعی: خسرو به عنوان حاکم و پرقدرت، برای خود محافظی انتخاب کرده است. وقتی که شوق و اشتیاق بر او غلبه کند، به محافظ خود نگاه می‌کند.