گنجور

شمارهٔ ۶۶۴

باز ترک مست من آهنگ بازی می‌کند
کس نکرده‌ست آنکه آن ترک طرازی می‌کند
زلف او را سر به سر عالم به مویی بسته شد
هندویی را بین کزین سان ترکتازی می‌کند
از خیالش مانده‌ام شرمنده، کاندر چشم من
گه‌گهی می‌آید و مردم‌نوازی می‌کند
جز اشارت نیست سوی لعل تو ما را ز دور
همچو انگشتی که بر حلوا درازی می‌کند
هرچه اندر روی تو دزدیده می‌دارد نظر
مردم چشمم به خون خویش بازی می‌کند
می‌رود در خون هر سرگشته‌ای دامن‌کشان
پس به آب چشم من دامن نمازی می‌کند
می‌پرد چون کافران بر جان خسرو تاختن
از برای رغم نام خویش غازی می‌کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز ترک مست من آهنگ بازی می‌کند
کس نکرده‌ست آنکه آن ترک طرازی می‌کند
هوش مصنوعی: باز هم آن ترکه‌ی مست، عطر بازی و شیطنت را به‌هم می‌زند؛ کسی در این دنیا نیست که مانند او به این زیبایی و ظرافت چنین رفتار کند.
زلف او را سر به سر عالم به مویی بسته شد
هندویی را بین کزین سان ترکتازی می‌کند
هوش مصنوعی: زلفان او به قدری جذاب و دلربا هستند که تمام جهان به یک رشته مو به او وابسته شده است. این تصویر همچون هندویی است که به طرز حیرت‌انگیزی رفتار می‌کند و تحت تأثیر آن زیبایی قرار دارد.
از خیالش مانده‌ام شرمنده، کاندر چشم من
گه‌گهی می‌آید و مردم‌نوازی می‌کند
هوش مصنوعی: از فکر او همیشه در عذابم، زیرا گه‌گاه در چشمانم ظاهر می‌شود و با مهربانی خود با من رفتار می‌کند.
جز اشارت نیست سوی لعل تو ما را ز دور
همچو انگشتی که بر حلوا درازی می‌کند
هوش مصنوعی: فقط نشانه‌ای از زیبایی تو برای ما وجود دارد، مانند انگشتی که از دور به سمت برش حلوایی دراز شده است.
هرچه اندر روی تو دزدیده می‌دارد نظر
مردم چشمم به خون خویش بازی می‌کند
هوش مصنوعی: هر چیزی که مردم از زیبایی‌های تو می‌بینند و به دقت نگاه می‌کنند، باعث می‌شود من با درد و غم خودم بازی کنم و به این فکر کنم که چقدر این زیبایی‌ها برایم سخت و دور است.
می‌رود در خون هر سرگشته‌ای دامن‌کشان
پس به آب چشم من دامن نمازی می‌کند
هوش مصنوعی: هر بی‌خبری در زندگی خود در حال جستجوست و در این حال، چشمان من مثل آبی است که دعا و نذر می‌کند.
می‌پرد چون کافران بر جان خسرو تاختن
از برای رغم نام خویش غازی می‌کند
هوش مصنوعی: او مانند کافران بر جان خسرو حمله‌ور می‌شود و برای حفظ نام خودش به جنگ می‌پردازد.