گنجور

شمارهٔ ۶۵۴

یا رب، آن بالا مگر از آب حیوان ریختند
یا بسی جان کسان بگداختند، آن ریختند
شیره جانهای شیرین برکشیدند از نخست
وین تن نازک ازان شیرینی جان ریختند
هر کجا خوی ریخت از رویت، ملاحت مایه بست
چاشنی گیران خوبی در نمکدان ریختند
زین هوس کز ران یکرانت فرو شانند گرد
آبروی خویش بسیاری که خوبان ریختند
عیش تلخم با خیال لعل جان افزات هست
شربت زهری که در وی آب حیوان ریختند
شعله می خیزد ز گور کشتگانت گاه نور
بس که زیر خاک با دلهای سوزان ریختند
همچو چشم نامسلمان تو بی رحمت نه اند
کافران چین که خونهای مسلمان ریختند
از گناه نیکوان، یارب، مرا سوزی نخست
گر چه آن مردم کشان خونها فراوان ریختند
عاقبت بر روی آب آورد راز بیدلان
گر چه گریه در شب تاریک پنهان ریختند
خسروا، مگری که جز خاشاک بدنامی نرست
دیده های عاشقان هر جا که باران ریختند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یا رب، آن بالا مگر از آب حیوان ریختند
یا بسی جان کسان بگداختند، آن ریختند
هوش مصنوعی: ای پروردگار، آیا در آنجا از آب حیات ریخته‌اند یا بسیاری از جان‌ها را فدای کرده‌اند؟ آنچه ریخته شده چیست؟
شیره جانهای شیرین برکشیدند از نخست
وین تن نازک ازان شیرینی جان ریختند
هوش مصنوعی: در آغاز، جان‌های شیرین را از زندگی برگزیدند و این جسم ظریف به خاطر آن شیرینی جان، از بین رفت.
هر کجا خوی ریخت از رویت، ملاحت مایه بست
چاشنی گیران خوبی در نمکدان ریختند
هوش مصنوعی: هر جا که زیبایی تو نمایان شود، جذابیت و نیکی به دست آورده و دیگ نیکویی را با دلپذیری پر کرده‌اند.
زین هوس کز ران یکرانت فرو شانند گرد
آبروی خویش بسیاری که خوبان ریختند
هوش مصنوعی: به خاطر آرزو و هوس‌هایی که از ناحیه تو بوجود آمده، بسیاری از کسانی که به زیبایی مشهورند، آبروی خود را در این راه خواهند گذاشت و تحت فشار قرار خواهند گرفت.
عیش تلخم با خیال لعل جان افزات هست
شربت زهری که در وی آب حیوان ریختند
هوش مصنوعی: زندگی شیرین و خوشایند با یاد تو مانند شربتی زهرآلود است که در آن آب حیات را ریخته‌اند.
شعله می خیزد ز گور کشتگانت گاه نور
بس که زیر خاک با دلهای سوزان ریختند
هوش مصنوعی: از زیر خاک، شعله‌هایی به وجود می‌آید که نشان از درد و رنج دل‌های سوخته‌ای دارد که در امانت خاک پنهان شده‌اند. این شعله‌ها گاهی به روشنی می‌رسند و یادآور غم و خاطرات کشته‌شدگان هستند.
همچو چشم نامسلمان تو بی رحمت نه اند
کافران چین که خونهای مسلمان ریختند
هوش مصنوعی: چشم تو به مانند چشم یک کافر بی‌رحم است، نه اینکه برای کافران چین (یعنی جمع‌سازی یا توجیه) به حساب بیاید، بلکه باید بدانی که آن‌ها خون‌های مسلمانان را ریخته‌اند.
از گناه نیکوان، یارب، مرا سوزی نخست
گر چه آن مردم کشان خونها فراوان ریختند
هوش مصنوعی: ای خدا، مرا بسوزان برای گناه نیکان، حتی اگر آن مردمی که دیگران را کشته‌اند، خون‌های زیادی ریختند.
عاقبت بر روی آب آورد راز بیدلان
گر چه گریه در شب تاریک پنهان ریختند
هوش مصنوعی: در نهایت، اسرار دل‌های آگاه به زندگی، مانند آبی که بر روی سطح می‌آید، روشن خواهد شد، حتی اگر اشک‌ها در شب‌های تاریک پنهان بمانند.
خسروا، مگری که جز خاشاک بدنامی نرست
دیده های عاشقان هر جا که باران ریختند
هوش مصنوعی: ای خسروا، اگر نگاه عاشقان را ببینی، در هر کجا که باران ببارد، تنها خاشاک و بدنامی را خواهی دید.