گنجور

شمارهٔ ۶۵۱

ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد
چشم مست او که مژگان را به قتلم تیز کرد
خنجر زهراب داده در کف قصاب داد
هر خدنگ غمزه ای را کاو به شست ناز بست
آن خدنگ اول نشان بر سینه احباب داد
باز آن ابرو کمان غمزه زن قصد که کرد
چشم او باری ز مژگان ناوک پرتاب داد
وین کجا ماند ز چشم و ابرویش زین سان که او
ترک مست کافری را راه در محراب داد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد
هوش مصنوعی: بارش شبنم از گل نرگس به روی زمین، باعث شد که گل‌ها جان تازه‌ای بگیرند و همچنین بارش تگرگ که روح‌افزا بود، به میوه عناب لطافتی بخشید.
چشم مست او که مژگان را به قتلم تیز کرد
خنجر زهراب داده در کف قصاب داد
هوش مصنوعی: چشم زیبای او با مژگانش به شدت مرا مجروح کرد، مانند خنجری که در دست قصابی بوده و زهرآلود است.
هر خدنگ غمزه ای را کاو به شست ناز بست
آن خدنگ اول نشان بر سینه احباب داد
هوش مصنوعی: هر تیر عشقی که با ناز از انگشتان او پرتاب می‌شود، نخستین نشانه‌اش را بر دل دوستان می‌زند.
باز آن ابرو کمان غمزه زن قصد که کرد
چشم او باری ز مژگان ناوک پرتاب داد
هوش مصنوعی: پس از مدتی، دوباره آن ابروهای کمانی و جذاب که با شیطنت می‌خندیدند، چشمی را هدف قرار دادند و از مژگان خود تیر غمزه‌ای رها کردند.
وین کجا ماند ز چشم و ابرویش زین سان که او
ترک مست کافری را راه در محراب داد
هوش مصنوعی: و اینجا چگونه می‌توان از دید و زیبایی او صحبت کرد، در حالی که او به یک جوان ترک دیوانه‌ای که کافر است، اجازه داده تا به محراب نزدیک شود.

حاشیه ها

1393/11/08 00:02
رضوان

مصرع اول بیت آخر باید اصلاح شود
"زینسان" صحیح است

1395/07/29 14:09
psk

«ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ نازپرور مالش عنّاب داد»
در این بیت شاعر می خواهد بگوید که اشک از چشمان معشوق زیبارو فرو ریخت و بر صورتش جاری شد و با دندان های سفید خود لبش را گاز گرفت. شاعر اشک را به ژاله (شب نم) و چشم را به گل نرگس و دندان های سفید معشوق را به تگرگ و لب سرخ معشوق را به عناب (میوه ای قرمز رنگ) تشبیه کرده است و در تمام این تشبیهات مشبه به را آورده است و مشبه را حذف کرده است. بنابراین ژاله استعاره از اشک، نرگس استعاره از چشم، گل استعاره از صورت، تگرگ استعاره از دندان و عناب استعاره از لب است.

1398/03/20 10:06
احمد ناصری

ژاله از نرگس چکید و برگ گل را آب داد/وان تگرگ ناز پرور مالش عناب داد/سقف استون بلورین سیب خوارزمی گرفت/تا که قاقم تکیه بر پهلوی سنجاب داد

1399/11/15 12:02
مجید

در جایی دیگر و در مصرع دوم بیت اول چنین آمده بود
وز شکنج نازپرور مالش عناب داد
که منظور این بود که اشک به واسطه شوری وقتی در دهان می رود باعث اذیت و شکنجه ای میشود که البته دلنشین است .

1400/07/13 01:10
فرهنگ farhang۱۳۶۳@gmail.com

ژاله از نرگس چکید و برگ گل را آب داد / وز تگرگ نازپرور صدْمه بر عناب داد 

شاخ استون بلورین سیب خوارزمی گرفت / وز دم قاقم ستم بر سینه‌ی سنجاب داد