شمارهٔ ۵۸۷
خطی که قرین حال باشد
شک نیست که بی مثال باشد
سروی که به قامت تو ماند
در قامت اعتدال باشد
آندم که تو شرح حال گویی
دانی که مرا چه حال باشد؟
افسوس بود که چون تویی را
با همچو منی وصال باشد
آن را که به یاد تست مشغول
از هر دو جهان ملال باشد
هرگز نکنم خیال خوابی
تا در سرم آن خیال باشد
دیگر نکند نشاط و پرواز
مرغی که شکسته بال باشد
گویند که بنده می نوازی
خسرو به صف نعال باشد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خطی که قرین حال باشد
شک نیست که بی مثال باشد
هوش مصنوعی: خطی که با حال و احساس نویسنده هماهنگ باشد، بدون تردید بینظیر و خاص است.
سروی که به قامت تو ماند
در قامت اعتدال باشد
هوش مصنوعی: درخت سروی که قامت تو را تداعی میکند، در شادی و آرامش بینظیر است و به تعادل و زیبایی تو میبالد.
آندم که تو شرح حال گویی
دانی که مرا چه حال باشد؟
هوش مصنوعی: زمانی که تو از وضعیت من صحبت میکنی، خودت میدانی که حال من چگونه است؟
افسوس بود که چون تویی را
با همچو منی وصال باشد
هوش مصنوعی: ای کاش، ای کاش که کسی مانند تو با منی چون خودم ارتباط و نزدیکی داشته باشد.
آن را که به یاد تست مشغول
از هر دو جهان ملال باشد
هوش مصنوعی: کسی که به یاد توست، از تمام غمها و ناراحتیهای این دنیا بیخبر است و تنها به تو فکر میکند.
هرگز نکنم خیال خوابی
تا در سرم آن خیال باشد
هوش مصنوعی: هرگز به خواب نخواهم رفت تا زمانی که آن خیال در ذهنم باشد.
دیگر نکند نشاط و پرواز
مرغی که شکسته بال باشد
هوش مصنوعی: پرواز و شادی یک پرندهای که بالهایش شکسته باشد دیگر امکانپذیر نیست.
گویند که بنده می نوازی
خسرو به صف نعال باشد
هوش مصنوعی: میگویند که وقتی تو صدای دلنشینی را میزنی، مثل این است که یک پادشاه به غلامش لطف و نوازش میکند.

امیرخسرو دهلوی