گنجور

شمارهٔ ۵۷۵

نگارا، از من مسکین چه خیزد؟
چرا هجر تو با ما می ستیزد؟
همی خیزد ز زلفت ناله دل
چو آن آواز کز زنجیز خیزد
مپوشان روی را بگذار، کز شرم
شود گل آب و در پیشت بریزد
منم خاک تو چندینم چه بیزی؟
کسی خود خاک را چندین نبیزد
چو جا در سینه خسرو گرفتی
درون او ز جان بیرون گریزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگارا، از من مسکین چه خیزد؟
چرا هجر تو با ما می ستیزد؟
هوش مصنوعی: ای محبوب، از من که بیچاره و خسته‌ام چه کاری برمی‌آید؟ چرا جدایی تو با من این‌طور سرسختی می‌کند؟
همی خیزد ز زلفت ناله دل
چو آن آواز کز زنجیز خیزد
هوش مصنوعی: از زلف‌های تو ناله دل بلند می‌شود، همچنان که صدای زنجیر از حرکت آن برمی‌خیزد.
مپوشان روی را بگذار، کز شرم
شود گل آب و در پیشت بریزد
هوش مصنوعی: رویت را پنهان نکن، زیرا اگر این کار را کنی، از شرم گل‌ها پژمرده شده و در حضورت می‌ریزد.
منم خاک تو چندینم چه بیزی؟
کسی خود خاک را چندین نبیزد
هوش مصنوعی: من خاک تو هستم، پس چه تفاوتی دارد؟ کسی خود را به اندازه خاکش ارزش نمی‌دهد.
چو جا در سینه خسرو گرفتی
درون او ز جان بیرون گریزد
هوش مصنوعی: وقتی که جایگاهی در دل شاهان پیدا کردی، جان و زندگی‌ات از درون تو می‌گریزد.