گنجور

شمارهٔ ۵۷۳

ببین تا دیده چند افسون نماید
که خود را چون تویی بیرون نماید
چو طالع شد رخ میمونت ما را
زمانه طالع میمون نماید
چو خورشید رخش بینم، مرا چشم
به هر دم نقش دیگرگون نماید
به خرمنها سخن سنجد ترازو
لبت چون خنده موزون نماید
اگر در روی زرد من نبینی
زهی این رو کسی را چون نماید
مبین در چشم من چندین که بسیار
چو اندر شیر بینی خون نماید

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ببین تا دیده چند افسون نماید
که خود را چون تویی بیرون نماید
هوش مصنوعی: ببین چقدر می‌تواند چشم تاثیرگذار باشد، که حتی تو را به گونه‌ای نشان دهد که انگار از خودت جدا شده‌ای.
چو طالع شد رخ میمونت ما را
زمانه طالع میمون نماید
هوش مصنوعی: وقتی صورت خوش‌فرشت تو ظاهر می‌شود، زمانه نیز به ما خوب و خوشی را نشان می‌دهد.
چو خورشید رخش بینم، مرا چشم
به هر دم نقش دیگرگون نماید
هوش مصنوعی: هر بار که چهره‌ی زیبای تو را می‌بینم، چشمم همیشه تصاویری جدید و متفاوت از تو را نشان می‌دهد.
به خرمنها سخن سنجد ترازو
لبت چون خنده موزون نماید
هوش مصنوعی: زمانی که لبخند زیبای تو به لبان تو می‌آید، همچون ترازویی عمل می‌کند که سخن‌ها را وزن می‌کند و ارزش آن‌ها را در دل‌ها می‌سنجد.
اگر در روی زرد من نبینی
زهی این رو کسی را چون نماید
هوش مصنوعی: اگر در چهره زرد من نشانه‌ای از غم و اندوه نبینی، پس کسی چگونه می‌تواند این احساس را در خود ببیند؟
مبین در چشم من چندین که بسیار
چو اندر شیر بینی خون نماید
هوش مصنوعی: در چشمان من آنقدر تیره و تار است که حتی اگر شیر را ببینی، خون به نظر می‌رسد.