گنجور

شمارهٔ ۵۶۲

دلی کو چون تو دلداری ندارد
بر اهل عشق مقداری ندارد
ز سر تا پای زلفت یک شکن نیست
که در هر مو گرفتاری ندارد
ندانم زاهدی کز کفر زلفت
به زیر خرقه زناری ندارد
کدامین گل به بستان سرخ روید
که از تو در جگر خاری ندارد
دهان پسته ماند با دهانت
ولیکن نغز گفتاری ندارد
کسی کو روی تو دیده ست، هرگز
نظر بر پند غمخواری ندارد
من از خمخانه دردی کشیدم
که آنجا محتسب کاری ندارد
که آب خوش خورد از عقل آن کس
که ره در کوی خماری ندارد
بیا و دست گیر افتاده ای را
که جز تو در جهان یاری ندارد
مگو کز هجر من چون است خسرو
امید زیستن باری ندارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلی کو چون تو دلداری ندارد
بر اهل عشق مقداری ندارد
هوش مصنوعی: دل‌هایی که مانند تو توانایی و محبت ندارند، برای عاشقان هیچ ارزشی ندارند.
ز سر تا پای زلفت یک شکن نیست
که در هر مو گرفتاری ندارد
هوش مصنوعی: زلف‌های تو به قدری زیبا و پیچیده‌اند که هیچ شکلی از بی‌نظمی و درهم‌ریختگی در آن‌ها دیده نمی‌شود و هر رشته‌ی موی تو به خوبی و زیبایی خاصی دارد.
ندانم زاهدی کز کفر زلفت
به زیر خرقه زناری ندارد
هوش مصنوعی: نمی‌دانم آن زاهدی که با کفر و مخالفت نسبت به زلف‌های تو، هنوز حلقه‌ای بر کمر ندارد، چه کسی است.
کدامین گل به بستان سرخ روید
که از تو در جگر خاری ندارد
هوش مصنوعی: کدام گل در باغ سرخ رشد می‌کند که احساس تلخی از تو در دل نداشته باشد؟
دهان پسته ماند با دهانت
ولیکن نغز گفتاری ندارد
هوش مصنوعی: دهان پسته مانند دهان تو است، اما سخنان دلنشینی ندارد.
کسی کو روی تو دیده ست، هرگز
نظر بر پند غمخواری ندارد
هوش مصنوعی: کسی که زیبایی و چهره‌ات را دیده باشد، هرگز به توصیه‌ها و نصیحت‌های کسانی که نگران او هستند توجهی نخواهد کرد.
من از خمخانه دردی کشیدم
که آنجا محتسب کاری ندارد
هوش مصنوعی: من در مکانی بودم که در آنجا مسئولین و ناظران به کارها و رفتارها توجهی ندارند و من از درد و رنجی که تحمل کرده‌ام، سخن می‌گویم.
که آب خوش خورد از عقل آن کس
که ره در کوی خماری ندارد
هوش مصنوعی: کسی که در راه و مسیر خوشی و شادابی قرار ندارد، هیچگاه نمی‌تواند از زندگی لذت ببرد.
بیا و دست گیر افتاده ای را
که جز تو در جهان یاری ندارد
هوش مصنوعی: بیایید به کمک کسی بشتابیم که در این دنیا تنها مانده و جز شما کسی را ندارد که به او یاری رساند.
مگو کز هجر من چون است خسرو
امید زیستن باری ندارد
هوش مصنوعی: نگو که به خاطر دوری من، خسرو دیگر امیدی به زندگی ندارد.