گنجور

شمارهٔ ۵۵۷

فلک با کس دل یکتا ندارد
ز صد دیده یکی بینا ندارد
درخت دهر سر تا پای خارا است
تو گل جویی و او اصلا ندارد
جهان از مردمی ها مردمان را
نویدی می دهد، اما ندارد
کسی از هفت بام چرخ بگذشت
که باغ هشت در مأموا ندارد
کسی کاین جا مربع می نشیند
در ایوان مثمن جا ندارد
چرا خسرو، نیندیشی تو امروز؟
از آن فردا که پس فردا ندارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فلک با کس دل یکتا ندارد
ز صد دیده یکی بینا ندارد
هوش مصنوعی: آسمان با هیچ‌کس دوستی صمیمانه ندارد و از میان صدها چشم، تنها یک چشم بینا وجود ندارد.
درخت دهر سر تا پای خارا است
تو گل جویی و او اصلا ندارد
هوش مصنوعی: درخت زمان تماماً از سنگ و سختی تشکیل شده و تو فقط به دنبال گل و زیبایی هستی، در حالی که این درخت هیچ زیبایی ندارد.
جهان از مردمی ها مردمان را
نویدی می دهد، اما ندارد
هوش مصنوعی: جهان به انسان‌ها وعده‌هایی می‌دهد، اما در واقع چیزی برای ارائه ندارد.
کسی از هفت بام چرخ بگذشت
که باغ هشت در مأموا ندارد
هوش مصنوعی: کسی از هفت آسمان عبور کرد که باغی با هشت دروازه برای ورود ندارد.
کسی کاین جا مربع می نشیند
در ایوان مثمن جا ندارد
هوش مصنوعی: کسی که در اینجا به شکل مربع قرار می‌گیرد، در مکانی که باید به شکل مثمن باشد، جایی نخواهد داشت.
چرا خسرو، نیندیشی تو امروز؟
از آن فردا که پس فردا ندارد
هوش مصنوعی: چرا امروز به فکر نیستی، خسرو؟ از روزی که به فردا نمی‌رسد.

حاشیه ها

1399/05/29 06:07
سامان

کسی اینجا مربع می نشیند
که در ایوان مثمن جا ندارد