گنجور

شمارهٔ ۵۵۸

بتی کز دیدنش جان مست گردد
درون جان من پیوست گردد
مگو کز دیدن من، چیست حالت؟
چو دیوانه که از می مست گردد
چو در گیسو گره بندی، بسا دل
که اقطاع ترا دربست گردد
دلی کز سنگ صد بار آهنین تر
ز یک پیکان چشمت پست گردد
ببین در جان من، مخرام، جانا
که دیده زیر پایت پست گردد
اگر خامه کند وصف جمالت
که خسرو را قلم در دست گردد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بتی کز دیدنش جان مست گردد
درون جان من پیوست گردد
هوش مصنوعی: رخسار زیبایی که وقتی به آن نگاه می‌کنم، روح من شاداب و سرمست می‌شود و در همان لحظه، ارتباط عمیقی با وجود من برقرار می‌کند.
مگو کز دیدن من، چیست حالت؟
چو دیوانه که از می مست گردد
هوش مصنوعی: نگو که دیدن من چه حالتی به تو می‌دهد، مثل دیوانه‌ای که از نوشیدن شراب سرمست می‌شود.
چو در گیسو گره بندی، بسا دل
که اقطاع ترا دربست گردد
هوش مصنوعی: وقتی که گره‌ای در موهایت ایجاد می‌کنی، بسیاری از دل‌ها به طور کامل تحت تاثیر زیبایی تو قرار می‌گیرند.
دلی کز سنگ صد بار آهنین تر
ز یک پیکان چشمت پست گردد
هوش مصنوعی: دل‌هایی که از سنگ هم محکم‌ترند، در برابر یک نگاه تو شکستگی پیدا می‌کنند.
ببین در جان من، مخرام، جانا
که دیده زیر پایت پست گردد
هوش مصنوعی: نگاهی به جان من بینداز، عزیزم، تا ببینی که چطور دیده‌ام در برابر پاهایت حقیر و خوار می‌شود.
اگر خامه کند وصف جمالت
که خسرو را قلم در دست گردد
هوش مصنوعی: اگر قلم بخواهد زیبایی‌های تو را توصیف کند، قلم خسرو هم در دستش بی‌کار می‌ماند.