گنجور

شمارهٔ ۵۱

گذشت عمر و هنوز از تقلب و سودا
نشسته ام مترصد میان خوف و رجا
چو خاک بر سر راه امید منتظرم
کزان دیار رساند صبا نسیم وفا
برای کس چو نگردد فلک پی تقدیر
عنان خویش گذارم به اقتضای قضا
میان صومعه و دیر گر چه فرقی نیست
چو من به خویش نباشم، چه اختیار مرا؟
کسی که بر در میخانه تکیه گاهی یافت
چه التفات نماید به مسند دارا
خوش آن کسی که درین دور می دهد دستش
حریف جنس و می صاف و گوشه تنها
ز بس که قصه دردم رود به هر طرفی
چو من ضعیف شد از بار غم نسیم صبا
درون پرده رندان مخالفی چون نیست
بیار ساقی عشاق ساغر صهبا
غریق بحر محبت اگر شوی، خسرو
در یقین به کف آور ز قعر این دریا

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گذشت عمر و هنوز از تقلب و سودا
نشسته ام مترصد میان خوف و رجا
هوش مصنوعی: به مدت زیادی از عمرم گذشته و هنوز در حال فریب و سوداگری هستم، در حالی که میان ترس و امید منتظرم.
چو خاک بر سر راه امید منتظرم
کزان دیار رساند صبا نسیم وفا
هوش مصنوعی: من مانند خاکی هستم که بر سر راه امید نشسته‌ام و منتظرم تا نسیم وفا از آن سوی، به من برسد.
برای کس چو نگردد فلک پی تقدیر
عنان خویش گذارم به اقتضای قضا
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت کسی به سمتی برود، من هم بنا به قضا و قدری که هست، تصمیمات خود را تنظیم می‌کنم.
میان صومعه و دیر گر چه فرقی نیست
چو من به خویش نباشم، چه اختیار مرا؟
هوش مصنوعی: در این جمله گفته شده است که بین صومعه و دیر تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا اگر من در ارتباط با خودم نباشم، چه تأثیری بر انتخاب‌هایم خواهد داشت؟ این به این معناست که درونی شدن ارتباط با خود، اهمیت بیشتری دارد تا مکان‌هایی که در آن‌ها قرار داریم.
کسی که بر در میخانه تکیه گاهی یافت
چه التفات نماید به مسند دارا
هوش مصنوعی: کسی که در میخانه جایی برای استراحت پیدا کرده، دیگر به مقام و ثروت انسان‌های بزرگ اهمیت نمی‌دهد.
خوش آن کسی که درین دور می دهد دستش
حریف جنس و می صاف و گوشه تنها
هوش مصنوعی: خوش به حال کسی که در این تناقض‌ها و شلوغی‌ها، با دوستانش شراب و لذت می‌نوشد و در گوشه‌ای تنها به آرامش می‌رسد.
ز بس که قصه دردم رود به هر طرفی
چو من ضعیف شد از بار غم نسیم صبا
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه داستان دردهایم هر جا می‌رود، من به قدری ضعیف شده‌ام که از شدت غم، مثل نسیم صبحگاه در حرکت هستم.
درون پرده رندان مخالفی چون نیست
بیار ساقی عشاق ساغر صهبا
هوش مصنوعی: در دنیای تاریک و پیچیده، هیچ کس مانند رندان نیست که با زیبایی و جذابیت خود دل‌ها را برباید. بیایید ای ساقی، برای عاشقان جام شراب را بیاور تا لحظاتی خوش را تجربه کنیم.
غریق بحر محبت اگر شوی، خسرو
در یقین به کف آور ز قعر این دریا
هوش مصنوعی: اگر در دریای عشق غرق شوی، مانند خسرو که با یقین از عمق این دریا به در می‌آید، به حقیقت می‌رسی.

حاشیه ها

1392/01/05 21:04
مهرنوش

بیت آخر حریف جنس یعنی چی؟

1392/02/28 18:04
عباس

به مهرنوش: "حریف جنس" به معنای همنشین و یار نیک سرشت هست. "جنس" (یا همجنس، در مقابل ناجنس) در اینجا به معنای مناسب و درخور و (در فیاس با ناجنس) به معنای شخص نیکزاد و نیک سرشت هست.