گنجور

شمارهٔ ۴۹

بهار پرده برانداخت روی نیکو را
نمونه گشت جهان بوستان مینو را
یکی در ابر بهاری نگر، ز رشته صبح
چگونه می گسلد دانه های لؤلؤ را
سفر چگونه توان کرد در چنین وقتی
ز دست چون بتوان داد روی نیکو را
به باغ غرقه خونست لاله، دانی چیست؟
ز تیغ کوه بریدست روزگار او را
به وقت صبحدم آواز می دهد بلبل
درون باغ ترنم کنان خوشگو را
بیا که تا به چمن در رویم و بنشینم
به بوی گل به کف آریم جام گلبو را
چو دست تر شود از باده، آنگهی، خسرو
قفا زنیم مر این عالم جفاجو را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهار پرده برانداخت روی نیکو را
نمونه گشت جهان بوستان مینو را
هوش مصنوعی: بهار با زیبایی‌هایش جلوه‌گری می‌کند و چهره زیبای طبیعت را نمایان می‌سازد، به‌طوری‌که جهان مانند یک باغ زیبا و دل‌انگیز به نظر می‌رسد.
یکی در ابر بهاری نگر، ز رشته صبح
چگونه می گسلد دانه های لؤلؤ را
هوش مصنوعی: به بهار نگاه کن که چگونه در آسمان ابرهاست و صبح را با دانه‌های مروارید شکننده‌ای که از هم می‌گسلد، به نمایش می‌گذارد.
سفر چگونه توان کرد در چنین وقتی
ز دست چون بتوان داد روی نیکو را
هوش مصنوعی: در چنین زمانی که همه چیز به هم ریخته است، چگونه می‌توان سفر کرد و چهره خوب را به دیگری نشان داد؟
به باغ غرقه خونست لاله، دانی چیست؟
ز تیغ کوه بریدست روزگار او را
هوش مصنوعی: در باغی که لاله‌ها خونین شدند، می‌دانی چرا؟ زیرا زمان به مانند تیغی تند او را از ریشه بریده است.
به وقت صبحدم آواز می دهد بلبل
درون باغ ترنم کنان خوشگو را
هوش مصنوعی: در صبح زود، بلبل در باغ آواز خوشی می‌خواند و به طرز زیبا و دلنشینی ترانه سرایی می‌کند.
بیا که تا به چمن در رویم و بنشینم
به بوی گل به کف آریم جام گلبو را
هوش مصنوعی: بیا تا به باغ برویم و در کنار گل‌ها بنشینیم و از عطر گل‌ها لذت ببریم و جام گلاب را به دست بگیریم.
چو دست تر شود از باده، آنگهی، خسرو
قفا زنیم مر این عالم جفاجو را
هوش مصنوعی: وقتی که دست ما از شراب خیالی تر شود، آن زمان است که با قدرت و شجاعت، بر دشمنان و سختی‌های این دنیا غلبه خواهیم کرد.