شمارهٔ ۴۴۱
هنوزت ناز گرد چشم خوابآلود میگردد
هنوز از تو شکیب عاشقان نابود میگردد
چرا دیوانگی نارد مرا در گرد کوی او؟
که در هر گوشه چندین جان ناخشنود میگردد
به صد جان بندهام آن غمزه را با آنکه میدانم
که مرگم گرد آن پیکان زهرآلود میگردد
چه پرسی حال شبهای کسی کش چون تو غمخواری
همه شب از درون جان غم فرسود میگردد
جگر میسوزدم، جانا، مشو ناخوش ز بوی من
اگر در گرد دامان تو بوی عود میگردد
مناز از روی چون خورشید خود چندین، چو میدانی
که روز حسن را سایه به غایت زود میگردد
تو معذوری، اگر در روی خسرو چشم نگشایی
چنین کز آه او هر دم جهان پر دود میگردد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هنوزت ناز گرد چشم خوابآلود میگردد
هنوز از تو شکیب عاشقان نابود میگردد
هوش مصنوعی: هنوز هم نگاه خوابآلود تو مانند ناز و کرشمهای است که دل عاشقان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و آنها را دچار عذاب میکند.
چرا دیوانگی نارد مرا در گرد کوی او؟
که در هر گوشه چندین جان ناخشنود میگردد
هوش مصنوعی: چرا من دیوانه میشوم وقتی به کوچه او نزدیک میشوم؟ زیرا در هر گوشه، چندین نفر هستند که دلخوشی ندارند و به دنبال او میگردند.
به صد جان بندهام آن غمزه را با آنکه میدانم
که مرگم گرد آن پیکان زهرآلود میگردد
هوش مصنوعی: با وجود اینکه میدانم که آن حسن و زیبایی که در نگاه تو وجود دارد، برای من مانند تیر زهرآلودی است که به سمت مرگم میزند، اما هنوز به شدت به آن دل میبندم و برایش میمیرم.
چه پرسی حال شبهای کسی کش چون تو غمخواری
همه شب از درون جان غم فرسود میگردد
هوش مصنوعی: چرا حال و روز شبهای کسی را میپرسید که با وجود تو به عنوان غمخوار، هر شب از عمق وجودش غم فرسوده میشود؟
جگر میسوزدم، جانا، مشو ناخوش ز بوی من
اگر در گرد دامان تو بوی عود میگردد
هوش مصنوعی: عزیزم، اگر بوی عود از لباس تو بلند میشود، ناراحت نباش. من برای تو سختی کشیدم و دلم پر از درد است.
مناز از روی چون خورشید خود چندین، چو میدانی
که روز حسن را سایه به غایت زود میگردد
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند خورشید است و تو از آن غافلی، در حالی که میدانی زیبایی و خوشی مانند سایهای زودگذر است و خیلی سریع از بین میرود.
تو معذوری، اگر در روی خسرو چشم نگشایی
چنین کز آه او هر دم جهان پر دود میگردد
هوش مصنوعی: تو مجاز هستی که به خاطر آزار و رنجی که خسرو از دلش میکشد، چشمانت را به روی او باز نگذاری، زیرا هر بار که او آهی میکشد، دنیا پر از غم و دودی میشود.