گنجور

شمارهٔ ۴۳

آنکو شناخت گردش خورشید و ماه را
جوید برای خفتن خود خوابگاه را
از عین اعتبار ببینم به گلرخت
زیرا قیاس نیست درازی راه را
ای سرفراز، تیغ اجل در قفا رسید
سر راست دار، کج چه نهادی کلاه را
مردم همه نگون شده جستند زیر خاک
قامت ازان نکوست سپهر دو تاه را
چون رستن گیاه ز خونهای مردم است
من خون دهم ز مردم دیده گیاه را
من ماه را طلوع نخواهم به خاک، از آنک
گم کرده ام به خاک رخی همچو ماه را
خسرو چو بخت خویش جهان را کند سیاه
راه ار برون دهد ز جگر دود آه را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکو شناخت گردش خورشید و ماه را
جوید برای خفتن خود خوابگاه را
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال آرامش و خواب مناسب برای خود است، باید چگونگی حرکت خورشید و ماه را بشناسد.
از عین اعتبار ببینم به گلرخت
زیرا قیاس نیست درازی راه را
هوش مصنوعی: وقتی به چهره زیبا و دل‌نشین تو نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم که نمی‌توان طولانی بودن راه را با هیچ چیز دیگری مقایسه کرد.
ای سرفراز، تیغ اجل در قفا رسید
سر راست دار، کج چه نهادی کلاه را
هوش مصنوعی: ای سربلند، تیغ مرگ از پشت به تو نزدیک شده است، پس راست بایست و کلاهی را که بر سر داری، کج نکن.
مردم همه نگون شده جستند زیر خاک
قامت ازان نکوست سپهر دو تاه را
هوش مصنوعی: مردم به خاطر سختی‌ها و مشکلات زندگی از پا افتاده‌اند و به زیر خاک رفته‌اند، اما قامت آن کسی که در این دنیا شایستگی و نیکی دارد، همچنان در برابر آسمان ایستاده و پابرجا مانده است.
چون رستن گیاه ز خونهای مردم است
من خون دهم ز مردم دیده گیاه را
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که رشد گیاهان و زندگی آن‌ها به خاطر فداکاری و جانفشانی انسان‌هاست. من نیز آماده‌ام تا جان خود را فدای مردم کنم تا با این فداکاری، زندگی و زیبایی به آن‌ها ببخشم.
من ماه را طلوع نخواهم به خاک، از آنک
گم کرده ام به خاک رخی همچو ماه را
هوش مصنوعی: نمی‌خواهم ماه را بر روی زمین ببینم، زیرا چهره‌ای همچون ماه را که در خاک گم کرده‌ام، فراموش کرده‌ام.
خسرو چو بخت خویش جهان را کند سیاه
راه ار برون دهد ز جگر دود آه را
هوش مصنوعی: وقتی خسرو، مانند سرنوشتی شوم، دنیا را تیره و تار می‌کند، حتی اگر از دل خود آه و ناله‌ای برآورد، باز هم او قادر نیست راهی برای فرار از این وضعیت پیدا کند.