گنجور

شمارهٔ ۴۲۹

من از جور و جفای دلبران دیوانه خواهم شد
ز خویش و آشنا از دست دل بیگانه خواهم شد
ز بس کافسانه خود با در و دیوار می گویم
به رسوایی میان مردمان افسانه خواهم شد
چو دیدم خال و خط آن پری رو را به دل گفتم
گرفتار ار شوم در دام او، زین دانه خواهم شد
ملامت گو، به رسوایی مترسان هوشیاران را
که من بی پا و سر در کوی او مستانه خواهم شد
به دل گفتم چرا بیوفا، گفتا برو، خسرو
گذر از من که من در خدمت جانانه خواهم شد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من از جور و جفای دلبران دیوانه خواهم شد
ز خویش و آشنا از دست دل بیگانه خواهم شد
هوش مصنوعی: من از ظلم و دردسرهایی که معشوقانم برایم ایجاد می‌کنند، دیوانه و بی‌قرار می‌شوم و از خودم و آشنایانم دور می‌شوم و از دل‌های بیگانه راحت می‌شوم.
ز بس کافسانه خود با در و دیوار می گویم
به رسوایی میان مردمان افسانه خواهم شد
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه مدام داستان‌ها و حرف‌های خود را با دیگران و در محافل مختلف به اشتراک می‌گذارم، به زودی در میان مردم به یک شخصیت مشهور و شناخته شده تبدیل خواهم شد.
چو دیدم خال و خط آن پری رو را به دل گفتم
گرفتار ار شوم در دام او، زین دانه خواهم شد
هوش مصنوعی: وقتی زیبایی و نشانه‌های آن معشوقه را دیدم، در دلم گفتم اگر در دام او بیفتم، از این عشق و زیبایی بهره‌مند خواهم شد.
ملامت گو، به رسوایی مترسان هوشیاران را
که من بی پا و سر در کوی او مستانه خواهم شد
هوش مصنوعی: مرنج و بترس از ملامت دیگران، زیرا آنانی که باهوشند، نخواهند ترسید. من بدون داشتن پا و سر، در کوی او با سرمستی خواهیم بود.
به دل گفتم چرا بیوفا، گفتا برو، خسرو
گذر از من که من در خدمت جانانه خواهم شد
هوش مصنوعی: به دل گفتم چرا بی‌وفا هستی، گفت برگرد و برو، زیرا که من در خدمت معشوقم باقی خواهم ماند.