شمارهٔ ۴۱۶
مگر غنچه ز روی یار من شرمنده میآید؟
که با چندان نکورویی نقاب افگنده میآید
نگار من که دی گیسوکشان رفتهست در بستان
کنار لاله را اینک به مشک آگنده میآید
مبارک روی جانان دید خواهم عاقبت روزی
چه فال است اینکه، یارب، بر زبان بنده میآید
من امروز از طریق اشک خونآلود خود دیدم
که بنیاد دل پرخون من برکنده میآید
به عاقل عشق ندهد جان، ز مرده کس نریزد خون
همه پیکان خوبان بر درون زنده میآید
الا، ای ابر نوروزی، اگر عاشق نهای بر کس
مکن بیموجبی گریه که گل را خنده میآید
نگویی آخر، ای بلبل، که گل با سیم تو بر تو
چرا در بزم سلطان با لباس ژنده میآید؟
خجسته آفتاب در شرف سلطان جلالالدین
کزو هردم جهان را طالع فرخنده میآید
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مگر غنچه ز روی یار من شرمنده میآید؟
که با چندان نکورویی نقاب افگنده میآید
هوش مصنوعی: آیا گل از زیبایی و دلربایی یار من شرمگین نمیشود؟ که با این همه زیبایی و جذابیت، به زینت پوشیده میآید.
نگار من که دی گیسوکشان رفتهست در بستان
کنار لاله را اینک به مشک آگنده میآید
هوش مصنوعی: دختر زیبای من که دیروز با موهای آراستهاش به باغ رفته بود، حالا با بوی عطر مشک باز میگردد.
مبارک روی جانان دید خواهم عاقبت روزی
چه فال است اینکه، یارب، بر زبان بنده میآید
هوش مصنوعی: روزگاری را در نظر دارم که در آن لحظه خوشی، چهره محبوبم را میبینم. در این فکر هستم که چه نشانهای دارد این که من این دعا را به زبان میآورم.
من امروز از طریق اشک خونآلود خود دیدم
که بنیاد دل پرخون من برکنده میآید
هوش مصنوعی: امروز با اشکهای خونینم متوجه شدم که پایههای دل زخمیام در حال شکستن است.
به عاقل عشق ندهد جان، ز مرده کس نریزد خون
همه پیکان خوبان بر درون زنده میآید
هوش مصنوعی: عشق به فرد عاقل نمیرسد و جان او درگیر این احساس نمیشود. هیچکس از مردهها خون نمیریزد، بلکه تنها افراد زنده میتوانند عشق و احساسات را بروز دهند.
الا، ای ابر نوروزی، اگر عاشق نهای بر کس
مکن بیموجبی گریه که گل را خنده میآید
هوش مصنوعی: ای ابر بهاری، اگر عاشق نیستی، بدون دلیل بر کسی گریه نکن، زیرا گل در این وقت شاداب و خندان است.
نگویی آخر، ای بلبل، که گل با سیم تو بر تو
چرا در بزم سلطان با لباس ژنده میآید؟
هوش مصنوعی: بلبل، چرا گل با ظاهری ساده و لباس کهنه به جشن سلطان میآید، در حالی که زیبایی و شکوه تو را دارد؟
خجسته آفتاب در شرف سلطان جلالالدین
کزو هردم جهان را طالع فرخنده میآید
هوش مصنوعی: خورشید درخشان در آستانه ظهور سلطان جلالالدین است، که به واسطه او هر لحظه جهان را روزنهای از خوشبختی و سعادت مینمایاند.
حاشیه ها
1401/01/20 22:04
Nima .
بیت آخرش فکر میکنم راجع به جلال الدین خلجی (شاه هندوستان در سال ۱۲۹۶/۱۲۹۰ م) صحبت کرده و یه کتاب به نام مفتاح الفتوح رو برای ایشون نوشت
فکر میکنم این غزل درمورد ایشون باشه حداقل دو بیت اخر که راجع به ایشونه و مدحشون کرده

امیرخسرو دهلوی