گنجور

شمارهٔ ۴۰۵

دو زلف تو که سر اندر زمین رسانیده‌ست
به لاله بوی گل و یاسمین رسانیده‌ست
دهان تست چنان تنگ یا کسی بر موم
نشان حلقه انگشترین رسانیده‌ست
رواست در حق شهد او هزار نیش زند
بران مگس که لبت زانگبین رسانیده‌ست
خوش است خنده پروین، اگرچه دندان را
ز رشک خنده پروین برین رسانیده‌ست
هزار نقش به یک تخته‌ای‌ست نوک قلم
که تخت تو بر نقاش چین رسانیده‌ست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دو زلف تو که سر اندر زمین رسانیده‌ست
به لاله بوی گل و یاسمین رسانیده‌ست
هوش مصنوعی: دو زلف تو که به زمین افتاده‌اند، بوی گل و یاسمین را به یاد می‌آورند.
دهان تست چنان تنگ یا کسی بر موم
نشان حلقه انگشترین رسانیده‌ست
هوش مصنوعی: دهان تو به قدری تنگ است که گویی کسی حلقه‌ی انگشتری را بر موم گذاشته است.
رواست در حق شهد او هزار نیش زند
بران مگس که لبت زانگبین رسانیده‌ست
هوش مصنوعی: به جاست که هزار بار مگس از شهد او نیش بزند، چون لب تو به شیرینی آن شهد رسیده است.
خوش است خنده پروین، اگرچه دندان را
ز رشک خنده پروین برین رسانیده‌ست
هوش مصنوعی: خنده پروین زیبا و دلنشین است، هرچند که این خنده باعث حسادت دندان‌ها شده است.
هزار نقش به یک تخته‌ای‌ست نوک قلم
که تخت تو بر نقاش چین رسانیده‌ست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که با وجود اینکه نقاشی‌های زیادی وجود دارد، همگی بر روی یک تخته و با یک قلم کشیده شده‌اند. این نشان‌دهنده‌ی وحدت و تنوع در هنر و خلاقیت است، جایی که تمامی آثار به یک منبع و خالق بازمی‌گردند. در واقع، هر اثر هنری نمایانگر یک پیام و احساس خاص است که به شکلی منحصر به فرد به نمایش گذاشته شده است.