گنجور

شمارهٔ ۱۸۶۵

تا فراقت تاخت بر من بارگی
ساختم با محنت و آوارگی
دل ز ما بردی، زهی جان پروری
خون ما خوردی، خهی غمخوارگی
چار و ناچارت چو ما فرمان بریم
چاره ما ساز در بیچارگی
چون عنان صبر بردی از کفم
یک زمان در کش عنان بارگی
وارهان یکدم از این بیداد و غم
زانکه شد بیداد غم یکبارگی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا فراقت تاخت بر من بارگی
ساختم با محنت و آوارگی
هوش مصنوعی: به خاطر جدایی تو، با رنج و سختی، زندگی‌ام را سپری کرده‌ام.
دل ز ما بردی، زهی جان پروری
خون ما خوردی، خهی غمخوارگی
هوش مصنوعی: دل ما را از ما گرفتی و رنج و درد زیادی به ما رساندی، اما با این حال، بر ما ترحم می‌کنی و به ما محبت می‌ورزی.
چار و ناچارت چو ما فرمان بریم
چاره ما ساز در بیچارگی
هوش مصنوعی: اگر تو مانند ما تسلیم شوی و از ما پیروی کنی، باید راهی برای برطرف کردن مشکلات و سختی‌هایمان پیدا کنیم.
چون عنان صبر بردی از کفم
یک زمان در کش عنان بارگی
هوش مصنوعی: وقتی کنترل صبر از دستم خارج شد، حالا باید بار سنگینی را به دوش بکشم.
وارهان یکدم از این بیداد و غم
زانکه شد بیداد غم یکبارگی
هوش مصنوعی: یک لحظه از این ظلم و اندوه رهایی یاب، زیرا که این ظلم و اندوه به صورت ناگهانی تمام شد.