گنجور

شمارهٔ ۱۸۳۱

کج کلها، کمان کشا، تنگ قبای کیستی؟
لابه گرا و دلبرا، عشوه نمای کیستی؟
زیر کلاه جعد تو بر کمرت کشیده سر
بسته به چابکی کمر چست قبای کیستی؟
مرکب ناز کرده زین، داده به تیغ غمزه کین
ساخته آمده چنین باز برای کیستی؟
سینه بنده جای تو، دیده به زیر پای تو
ما همه در هوای تو، تو به هوای کیستی؟
تا رخ خود نموده ای، جان ز تنم ربوده ای
کاهش من فزوده ای، مهر فزای کیستی؟
خانه جان همی بری، دانه دل همی خوری
نیک بلند می پری، مرغ هوای کیستی؟
خسرو خسته را سخن بسته شد از تو در دهن
طوطی شکرین من، نغز ندای کیستی؟

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کج کلها، کمان کشا، تنگ قبای کیستی؟
لابه گرا و دلبرا، عشوه نمای کیستی؟
هوش مصنوعی: شخصی که با قامت خمیده و کمر باریک خود به زیبایی می‌چرخد، کیست؟ و آن کسی که با ناز و عشوه خود دلها را می‌رباید، چه کسی است؟
زیر کلاه جعد تو بر کمرت کشیده سر
بسته به چابکی کمر چست قبای کیستی؟
هوش مصنوعی: زیر کلاهی که بر سر داری، موهای پر پیچ و تاب تو را به خوبی می‌توان دید. با دقت و چابکی، کمر تو به شکلی زیبا و باریک شده است. این زیبایی و جذابیت تو را که هستی، به خوبی نشان می‌دهد.
مرکب ناز کرده زین، داده به تیغ غمزه کین
ساخته آمده چنین باز برای کیستی؟
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و لطافت یک موجود اشاره دارد که با دقت و تزیین آماده شده است. در اینجا، "مرکب" نماد زینت و زیبایی است که به یک شخص یا موجود خاص هدیه داده شده و نشان می‌دهد که این موجود برای چه کسی یا چه هدفی آماده شده است. این عبارت همچنین حاکی از احساسات عمیق و نازک‌دلی است که در پس این زیبایی نهفته شده است.
سینه بنده جای تو، دیده به زیر پای تو
ما همه در هوای تو، تو به هوای کیستی؟
هوش مصنوعی: دل من برای تو تنگ است و همیشه به تو فکر می‌کنم، اما تو به چه کسی فکر می‌کنی؟
تا رخ خود نموده ای، جان ز تنم ربوده ای
کاهش من فزوده ای، مهر فزای کیستی؟
هوش مصنوعی: تا وقتی که با زیبایی‌ات خود را به نمایش گذاشته‌ای، جانم را از تنم گرفته‌ای و در عوض، نقصان من را بیشتر کرده‌ای. این عشق و محبت بی‌پایانت چه کسی است؟
خانه جان همی بری، دانه دل همی خوری
نیک بلند می پری، مرغ هوای کیستی؟
هوش مصنوعی: تو در خانه دل به پرواز درآمده‌ای و دانه‌های محبت را می‌چشی. به زیبایی و بلندی می‌رقصی، ای مرغی که در پی آسمان و آرزوها هستی، تو کیستی؟
خسرو خسته را سخن بسته شد از تو در دهن
طوطی شکرین من، نغز ندای کیستی؟
هوش مصنوعی: خسرو خسته از تو چیزی در دهان طوطی شیرین من نگفته است، پس چه سخنی زیبا و دلکش است که تو می‌گویی؟

خوانش ها

شمارهٔ ۱۸۳۱ به خوانش زهرا بهمنی