گنجور

شمارهٔ ۱۸۰۹

دلا، با غمزه خوبان چه بازی؟
بگو با تیغ خون افشان چه بازی؟
مرا گویی که با من بازیی کن
کنم، جانا، ولی با جان چه بازی؟
ز جان سیر آمدستم من، وگرنه
مرا با آن لب و دندان چه بازی؟
تفحص کن که حال کشتگان چیست؟
چه رانی مرکب و چوگان چه بازی؟
چرا بر خود نمی بخشایی، ای دل
بر کافر مسلمانان چه بازی؟
چو پوشی درد خود از بیم جانی
چنین عشقی، بگو، پنهان چه بازی؟
نه از یارست خوشتر، آنکه بینی
نه از عشق است بهتر، آنچه بازی؟
مکن خسرو که بازی نیست این کار
ترا با ساقی سلطان چه بازی؟

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلا، با غمزه خوبان چه بازی؟
بگو با تیغ خون افشان چه بازی؟
هوش مصنوعی: ای دل، چه کارهایی می‌کنی با نگاه‌های فریبنده‌ی زیبایان؟ بگو، با شمشیر خونین چه می‌کنی؟
مرا گویی که با من بازیی کن
کنم، جانا، ولی با جان چه بازی؟
هوش مصنوعی: تو می‌گویی با من بازی کنی، اما ای عشق، با جان من چه بازی می‌توان کرد؟
ز جان سیر آمدستم من، وگرنه
مرا با آن لب و دندان چه بازی؟
هوش مصنوعی: از زندگی و دل‌مشغولی‌ها خسته شده‌ام و اگر نه، وجود تو با آن لب‌ها و دندان‌هایت برایم چه جذابیتی دارد؟
تفحص کن که حال کشتگان چیست؟
چه رانی مرکب و چوگان چه بازی؟
هوش مصنوعی: بنگر که حال آن کسانی که جانشان را از دست داده‌اند چگونه است. چه کسی را بر اسب می‌رانند و چه بازی‌هایی در حال انجام است؟
چرا بر خود نمی بخشایی، ای دل
بر کافر مسلمانان چه بازی؟
هوش مصنوعی: چرا خودت را نمی‌بخشی؟ دلِ تو، ای دل، چه بازی‌هایی با کافر و مسلمانان می‌کند؟
چو پوشی درد خود از بیم جانی
چنین عشقی، بگو، پنهان چه بازی؟
هوش مصنوعی: اگر درد خود را از ترس جان پنهان کنی، بفرما، چه بازی پنهانی در دل داری؟
نه از یارست خوشتر، آنکه بینی
نه از عشق است بهتر، آنچه بازی؟
هوش مصنوعی: چیزی که از دیدن یار زیباتر است، وجود ندارد و هیچ چیز بهتر از عشق نیست. آنچه در زندگی به عنوان بازی و سرگرمی می‌شناسیم، به چنین احساساتی نمی‌رسد.
مکن خسرو که بازی نیست این کار
ترا با ساقی سلطان چه بازی؟
هوش مصنوعی: خسرو، این کار تو با ساقی سلطان بازی نیست و نباید به راحتی با آن برخورد کنی.