گنجور

شمارهٔ ۱۷۸۸

مشک بر اطراف مه آورده ای
توبه به زیر گنه آورده ای
بر رخ تو کآفت جان من است
از شب یلدا سپه آورده ای
شانه کو گم کرده بر فرق تو ره
مو کشانش رو به ره آورده ای
داده ام از دیده خون، دل خسته ای
خواستم یک بوسه، نه آورده ای
رسم تو آزردن خسرو شده
باز چه رسم تبه آورده ای؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مشک بر اطراف مه آورده ای
توبه به زیر گنه آورده ای
هوش مصنوعی: عطر خوشی را به اطراف خود پخش کرده‌ای، اما با رفتار ناپسند و گناه‌آلود، خود را در زیر بار گناه قرار داده‌ای.
بر رخ تو کآفت جان من است
از شب یلدا سپه آورده ای
هوش مصنوعی: بر چهره تو که برای من مانند آفتی است، از شب یلدا جایی را به دست آورده‌ای.
شانه کو گم کرده بر فرق تو ره
مو کشانش رو به ره آورده ای
هوش مصنوعی: شانه‌ای که موهای تو را مرتب می‌کند، گم شده و اکنون با دقت و آرامی در تلاش است تا راه خود را به سمت تو پیدا کند.
داده ام از دیده خون، دل خسته ای
خواستم یک بوسه، نه آورده ای
هوش مصنوعی: من از درد و رنجی که کشیده‌ام اشک ریخته‌ام و دلم در عذاب است. خواستم که فقط یک بوسه از تو بگیرم، اما هیچ نشانه‌ای از عشق تو نمی‌بینم.
رسم تو آزردن خسرو شده
باز چه رسم تبه آورده ای؟
هوش مصنوعی: عادت تو این شده که خسرو را دل آزرده کنی، چه رسم بدی برپا کرده‌ای؟