گنجور

شمارهٔ ۱۷۸۲

ای که در دیده درونی و در آغوش نه ای
هم به یاد تو که یک لحظه فراموش نه ای
چند افسون جفا خوانی و پنهان داری
آنچنان نیست که افسونش به هر گوش نه ای
رو بپوشیدی و این بنده خطا کرد که دید
من و رسوایی ازین پس، چو خطاپوش نه ای
وه که از درد توام خون جگر نوش گرفت
تو چه دانی که در این درد جگر نوش نه ای
گر به آغوش بریزند گل اندر بر من
آن همه خار بود چون تو در آغوش نه ای
دوش گفتی که کنم چاره کارت فردا
آخر امروز چرا بر سخن دوش نه ای؟
از لبش وعده دهی، وز مژه اش زخم زنی
نیش باری مزن، ای دیده، اگر نوش نه ای

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که در دیده درونی و در آغوش نه ای
هم به یاد تو که یک لحظه فراموش نه ای
هوش مصنوعی: ای کسی که در درون قلبم هستی و در آغوشم نمی‌باشی، همواره در یاد تو هستم و هیچ‌گاه نمی‌توانم تو را فراموش کنم.
چند افسون جفا خوانی و پنهان داری
آنچنان نیست که افسونش به هر گوش نه ای
هوش مصنوعی: چندین بار به من آسیب می‌زنی و رازهایی را پنهان می‌کنی، اما این‌طور نیست که جراحی‌های تو به هر کسی در گوشش نرسد.
رو بپوشیدی و این بنده خطا کرد که دید
من و رسوایی ازین پس، چو خطاپوش نه ای
هوش مصنوعی: تو چهره‌ات را پنهان کردی و من، بنده‌ای خسته، اشتباه کردم که تو را دیدم و حالا شرمنده‌ام. از این به بعد تو دیگر نمی‌توانی عذر خطاهای من را بپذیری.
وه که از درد توام خون جگر نوش گرفت
تو چه دانی که در این درد جگر نوش نه ای
هوش مصنوعی: ای کاش تو می‌فهمیدی که من به خاطر درد و رنجی که از تو دارم، چقدر عذاب می‌کشم. تو چه می‌دانی که در این درد بزرگ، تو نقشی نداری؟
گر به آغوش بریزند گل اندر بر من
آن همه خار بود چون تو در آغوش نه ای
هوش مصنوعی: اگر گل‌ها مرا در آغوش بگیرند، تمام آن خارها بی‌اهمیت می‌شوند، چون تو در آغوش من نیستی.
دوش گفتی که کنم چاره کارت فردا
آخر امروز چرا بر سخن دوش نه ای؟
هوش مصنوعی: دیروز گفتی که برای مشکل تو حتماً فردا چاره‌ای پیدا می‌کنم، اما حالا که امروز است، چرا درباره گفتگویی که دیروز داشتیم صحبت نمی‌کنی؟
از لبش وعده دهی، وز مژه اش زخم زنی
نیش باری مزن، ای دیده، اگر نوش نه ای
هوش مصنوعی: از لب او وعده‌ای بگیر، اما از چشمش به تو آسیب نرساند. ای چشم، اگر تو چیزی شیرین نمی‌خوری، بیهوده نیش نزن.