گنجور

شمارهٔ ۱۷۶۶

ای گل که چنین در بغلت تنگ گرفته
کز خون دلت پیرهنت رنگ گرفته
آن سوختگی جگر لاله ازان است
کز آه من آتش به دل سنگ گرفته
تا دست تظلم نزند کس به عنانش
تن داده به مستی و عنان تنگ گرفته
از سوزن زنگار گرفته بشناسد
بس کز نم گریه مژه ام زنگ گرفته

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای گل که چنین در بغلت تنگ گرفته
کز خون دلت پیرهنت رنگ گرفته
هوش مصنوعی: ای گل زیبایی که در آغوشم به شدت فشرده‌ای، بدان که لباس تو از رنگ دل غمگین تو نقش بسته است.
آن سوختگی جگر لاله ازان است
کز آه من آتش به دل سنگ گرفته
هوش مصنوعی: سوزش جگر گل لاله ناشی از این است که آه من آتش را در دل سنگ ایجاد کرده است.
تا دست تظلم نزند کس به عنانش
تن داده به مستی و عنان تنگ گرفته
هوش مصنوعی: هرگز کسی به کمک و حمایت از او نخواهد آمد و او با رضایت به غرق شدن در مستی و بی‌خیالی پرداخته و کنترل خود را از دست داده است.
از سوزن زنگار گرفته بشناسد
بس کز نم گریه مژه ام زنگ گرفته
هوش مصنوعی: از نشانه‌های کوچکی که نشانه زنگ‌زدگی است، می‌توان فهمید که چقدر اشک‌های من باعث شده مژه‌هایم آسیب ببینند.