شمارهٔ ۱۷۵۸
ای فراق تو یار دیرینه
غم تو غمگسار دیرینه
درد تو میهمان هر روزه
داغ تو یادگار دیرینه
غرق خونم که می خلد هر دم
در دلم خار خار دیرینه
هر کسی را می و یاری ست و من
بی خبر از خمار دیرینه
هیچگه در حضور خواهم گفت
محنت انتظار دیرینه
ای دریغا که خاک خواهم شد
با دل پر غبار دیرینه
ای صبا، زینهار یاد دهش
گه گه از دوستدار دیرینه
گاه گاهی خرامشی نکنی
بر سر خاک یار دیرینه
چند گاهی خلاص یافته بود
جانم از کار و بار دیرینه
وه که باز آمدی و خسرو را
بردی از دل قرار دیرینه
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای فراق تو یار دیرینه
غم تو غمگسار دیرینه
هوش مصنوعی: ای جدایی تو، دوست قدیمی، اندوه تو همیشه در دل من جا دارد و غمگساری همیشگی است.
درد تو میهمان هر روزه
داغ تو یادگار دیرینه
هوش مصنوعی: درد تو همیشه همراهم است و یاد تو برای همیشه در خاطرم مانده است.
غرق خونم که می خلد هر دم
در دلم خار خار دیرینه
هوش مصنوعی: من در حالتی از anguish و درد عمیق هستم که هر لحظه زخمهای قدیمی و عمیق در دلم بیشتر میشود و احساس میکنم در خون خود غرق شدهام.
هر کسی را می و یاری ست و من
بی خبر از خمار دیرینه
هوش مصنوعی: هر شخصی در زندگی خود یک حامی یا چیز خاصی دارد که او را پشتیبانی میکند، اما من از حال و هوای گذشتهام بیخبرم و در وضعیتی هستم که نمیدانم چه بر سرم آمده است.
هیچگه در حضور خواهم گفت
محنت انتظار دیرینه
هوش مصنوعی: هرگز در حضور کسی از رنج و سختی انتظار طولانیام نخواهم گفت.
ای دریغا که خاک خواهم شد
با دل پر غبار دیرینه
هوش مصنوعی: ای کاش که بدانیم روزی میرسد که من خاک خواهم شد، در حالی که دلام پر از غمها و یادهای قدیمی است.
ای صبا، زینهار یاد دهش
گه گه از دوستدار دیرینه
هوش مصنوعی: ای نسیم، خواهش میکنم گاهبهگاه یادآوری کن عشق قدیمیام را.
گاه گاهی خرامشی نکنی
بر سر خاک یار دیرینه
هوش مصنوعی: گاهی به یاد یار قدیمیام، نگاهی به خاک او بینداز.
چند گاهی خلاص یافته بود
جانم از کار و بار دیرینه
هوش مصنوعی: مدتی بود که جانم از سختیها و مشغلههای قدیمی راحت شده بود.
وه که باز آمدی و خسرو را
بردی از دل قرار دیرینه
هوش مصنوعی: وای که تو دوباره برگشتی و آرامش دیرینه را از دل خسرو گرفتی.