گنجور

شمارهٔ ۱۷۵۵

بکش به گرد رخ خط دلربا پرده
که هیچکس نکند آفتاب را پرده
ز بیم آنکه رسد چشم آفتاب به تو
ببست ابر به هر لحظه در هوا پرده
کند به پیش رخت پرده پوشی سبزه
چو گل به باغ کشد به سر گیا پرده
گل از رخ تو بدزدید روی و پنهان داشت
ولیک پاره شدش ناگه از صبا پرده
جمال روی تو پوشیده چون نخواهد ماند
مپوش پیش رخ از پرده دو تا پرده
تنت بجای نهفتن چنان بود که کشد
به روی باده ز جان جهان نما پرده
شها، ز بهر جدایی و مدح تو خسرو
گشاد از پس هر پرده ای جدا پرده

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بکش به گرد رخ خط دلربا پرده
که هیچکس نکند آفتاب را پرده
هوش مصنوعی: به دور چهره‌ات پرده‌ای بکش تا زیبایی‌ات را از دید دیگران پنهان کنی، زیرا هیچ کس نمی‌تواند در برابر زیبایی‌ات مقاومت کند.
ز بیم آنکه رسد چشم آفتاب به تو
ببست ابر به هر لحظه در هوا پرده
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از اینکه چشم آفتاب به تو بیفتد، ابر در هر لحظه در آسمان پرده‌ای می‌کشد.
کند به پیش رخت پرده پوشی سبزه
چو گل به باغ کشد به سر گیا پرده
هوش مصنوعی: پرده‌ای از سبزه به جلو روی تو می‌کشد، همان‌طور که گل‌ها در باغ سرسبز می‌رویند و خود را در معرض نمایش قرار می‌دهند.
گل از رخ تو بدزدید روی و پنهان داشت
ولیک پاره شدش ناگه از صبا پرده
هوش مصنوعی: گلی که زیبایی‌ات را از تو گرفت و در پنهان نگه داشت، ناگهان با وزش نسیم پاره شد و زیبایی‌اش نمایان شد.
جمال روی تو پوشیده چون نخواهد ماند
مپوش پیش رخ از پرده دو تا پرده
هوش مصنوعی: زیبایی چهره‌ات به گونه‌ای است که هرگز نمی‌تواند پنهان بماند. پس دلیل ندارد که چهره‌ات را پشت پرده پنهان کنی.
تنت بجای نهفتن چنان بود که کشد
به روی باده ز جان جهان نما پرده
هوش مصنوعی: بدنت به جای اینکه پنهان بماند، به گونه‌ای است که مانند پرده‌ای بر روی زندگی، جان و هستی را به نمایش می‌گذارد و می‌تواند زیبایی و احساس را از دل خود بیرون بیاورد.
شها، ز بهر جدایی و مدح تو خسرو
گشاد از پس هر پرده ای جدا پرده
هوش مصنوعی: ای شاه، به خاطر جدایی و ستایش تو، خسرو از پشت هر پرده‌ای پرده برداشت و خود را نشان داد.