گنجور

شمارهٔ ۱۷۴۹

بیا شبی بر من سرخوش از شراب شده
که بهر نقل تو دارم دلی کباب شده
خراب کرده همه عاقلان عالم را
خصلت چو هر سر مه بر سر شراب شده
شب است زلف تو یکسو شده ز رخ، می نوش
کنون که ابر گشاده ست و ماهتاب شده
وفا مکن که بود عیب خوبرویان را
که جان دوست گذارند تا خراب شده
بهشت روی تو بادا همیشه خوش، هر چند
که هست بهر من آن دوزخ عذاب شده
در آب کرده ز سوز آفتاب خود را غرق
رخت چو غرق خوی از تف آفتاب شده
بسان طفل کز آواز خوش به خواب شود
ز آه و ناله من بخت من به خراب شده
من از تو باده طلب کرده و تو با دشنام
جواب داده و من مست آن جواب شده
مگو که گریه خون نیستش ز دوری من
چنین که از غم تو خون خسرو آب شده

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا شبی بر من سرخوش از شراب شده
که بهر نقل تو دارم دلی کباب شده
هوش مصنوعی: بیا شبی با هم باشیم و از شراب لذت ببریم، زیرا من به خاطر یاد تو دلم در آتش اشتیاق می‌سوزد.
خراب کرده همه عاقلان عالم را
خصلت چو هر سر مه بر سر شراب شده
هوش مصنوعی: عقل‌مندان دنیا را به خاطر یک ویژگی خاص، که مانند سر مه در میان شراب است، دچار خرابکاری و اشتباه کرده است.
شب است زلف تو یکسو شده ز رخ، می نوش
کنون که ابر گشاده ست و ماهتاب شده
هوش مصنوعی: شب ستاره‌ها در آسمان درخشش خاصی دارد و زلف تو به زیبایی کنار رفته است. اکنون زمان نوشیدن شراب فرا رسیده، چرا که ابرها کنار رفته و ماه نور خود را به زمین تابانده است.
وفا مکن که بود عیب خوبرویان را
که جان دوست گذارند تا خراب شده
هوش مصنوعی: وفا نکن، زیرا که عیب و نقصی در زیبا رویان وجود دارد، آن‌ها جان خود را فدای عشق کرده و در این راه از خود می‌گذرند.
بهشت روی تو بادا همیشه خوش، هر چند
که هست بهر من آن دوزخ عذاب شده
هوش مصنوعی: بهشت چهره تو همیشه برای من خوشایند است، هرچند که برای من آن دنیا پر از عذاب شده است.
در آب کرده ز سوز آفتاب خود را غرق
رخت چو غرق خوی از تف آفتاب شده
هوش مصنوعی: از شدت گرمای آفتاب، خود را در آب غرق کرده‌ای، مانند اینکه از حرارت خورشید، در لباس خود غوطه‌ور شده‌ای.
بسان طفل کز آواز خوش به خواب شود
ز آه و ناله من بخت من به خراب شده
هوش مصنوعی: مانند کودکی که با صدای زیبا به خواب می‌رود، بخت من از درد و ناله‌ام ویران شده است.
من از تو باده طلب کرده و تو با دشنام
جواب داده و من مست آن جواب شده
هوش مصنوعی: من از تو نوشیدنی خواستم و تو به من توهین کردی، اما من با آن حرف تو مست شدم.
مگو که گریه خون نیستش ز دوری من
چنین که از غم تو خون خسرو آب شده
هوش مصنوعی: نگو که اشک‌های من به خاطر دوری‌ام نیست، زیرا غم تو مانند خون، به حال خسرو روان شده است.