شمارهٔ ۱۷۲۹
نوبهار است و چمن جلوه جوزا کرده
ابرها ریختنی لؤلؤی لالا کرده
گره طره سنبل ز صبا جستم، گفت
«دامن لاله پر از عنبر سارا کرده »
بر گل و لاله تر می رود و نیک ببین
پای آلوده به خون پایچه بالا کرده
عاشقان رفته به گلزار و دل سوخته را
به تکلف ز گل و لاله شکیبا کرده
هر که را بر جگر از فتنه خوبان داغی ست
من هم از گل گله ای از رخ زیبا کرده
داشته چشم به نرگس بر هر گل که رسید
به هوس دیده خویشش به ته پا کرده
می شنودی که گل و لاله به باغ و نرگس
مطربان را به نوا بلبل گویا کرده
پس از این ما و شراب و چمن و مشتی چند
دل و دین را به سر شاهد و صهبا کرده
بنده خسرو ز شکر ریزی و صفت هر روز
کلک خود را به دو دندانه شکرخا کرده
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نوبهار است و چمن جلوه جوزا کرده
ابرها ریختنی لؤلؤی لالا کرده
هوش مصنوعی: بهار فرارسیده و طبیعت در زیبایی شگفتانگیز خود به نمایش گذاشته است. ابرها مانند مرواریدهای سفید و درخشان بر زمین فرو میریزند و چمنها با جلوهای خاص زیبایی را دوچندان کردهاند.
گره طره سنبل ز صبا جستم، گفت
«دامن لاله پر از عنبر سارا کرده »
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی که به موهای سنبل وزیده بود، به من گفت: «دامن لاله را پر از عطر سارا کردهاند».
بر گل و لاله تر می رود و نیک ببین
پای آلوده به خون پایچه بالا کرده
هوش مصنوعی: بر روی گل و لاله میرود و خوب دقت کن که پاهایش که به خون آلوده است، پایچۀ خود را بالا کرده است.
عاشقان رفته به گلزار و دل سوخته را
به تکلف ز گل و لاله شکیبا کرده
هوش مصنوعی: عاشقان به باغ و گلستان رفتهاند و کسی که دلش شکسته و ناراحت است، مجبور شده تا با گل و لاله، خود را آرام کند.
هر که را بر جگر از فتنه خوبان داغی ست
من هم از گل گله ای از رخ زیبا کرده
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیباییهای دنیا دلبستگی و محبت دارد، جراحتی در دلش به خاطر آن عشق و فتنهها وجود دارد. من نیز به خاطر چهرهی زیبا، زخمی در دل دارم که از آن رنج میبرم.
داشته چشم به نرگس بر هر گل که رسید
به هوس دیده خویشش به ته پا کرده
هوش مصنوعی: او به گل نرگس چشم دوخته و هر گلی که میبیند، به یاد زیبایی خود میافتد.
می شنودی که گل و لاله به باغ و نرگس
مطربان را به نوا بلبل گویا کرده
هوش مصنوعی: میشنیدی که گل و لاله در باغ، با صدای خوش بلبل مطربان را به وجد آوردهاند.
پس از این ما و شراب و چمن و مشتی چند
دل و دین را به سر شاهد و صهبا کرده
هوش مصنوعی: از این پس ما با شراب و چمن و چندین دل و ایمان خود، سر خوشی و لذتی را به پای شاهد و نوشیدنی میریزیم.
بنده خسرو ز شکر ریزی و صفت هر روز
کلک خود را به دو دندانه شکرخا کرده
هوش مصنوعی: من، خدمتگزار شاه، هر روز از شیرینی و ویژگیهای او، قلمم را با دو دندان شیرین، خوش مینگارم.