شمارهٔ ۱۷۲۶
گر کنی گشت چمن با شوخ و با شنگی دو سه
باغ صد رنگ آورد از بوی و از رنگی دو سه
هر مژه از نرگست گویا زبانی شد که هست
بهر دل بردن در او افسون و نیرنگی دو سه
گر منت جان خوانم و جان دیده و دیده جگر
دوستم آخر مکن دل بد ازین ننگی دو سه
عاشقانت را چو ناید خواب، غم گویند باز
بر درت افتاده هر شب خسته دل تنگی دو سه
خشمها گیری که نبود آشتی، ور باشدت
باشدت اندر میان آشتی جنگی دو سه
چون به بازی سنگ بر عاشق زدن کار بتانست
ای بت، آخر بر من بیسنگ هم سنگی دو سه
وه که خسرو چون زید گر همچو تو باشد به شهر
شوخچشم و خیره و بازنده و شنگی دو سه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر کنی گشت چمن با شوخ و با شنگی دو سه
باغ صد رنگ آورد از بوی و از رنگی دو سه
هوش مصنوعی: اگر چمنی را با خوشحالی و شنگولی بچرخانی، دو یا سه باغ با صدها رنگ به خاطر عطر و زیبایی به ارمغان میآورد.
هر مژه از نرگست گویا زبانی شد که هست
بهر دل بردن در او افسون و نیرنگی دو سه
هوش مصنوعی: هر مژه از چشمان تو به گونهای صحبت میکند که برای فریب و جلب دلها، راز و نیرنگی در آن نهفته است.
گر منت جان خوانم و جان دیده و دیده جگر
دوستم آخر مکن دل بد ازین ننگی دو سه
هوش مصنوعی: اگر از تو بخواهم که جانم را به خاطر دوستیام ببخشی، و در این حالت جان، چشم و دل خود را هم در نظر بگیرم، باز هم از این ننگ و羞تی که در دل دارم، دلآزار نباش.
عاشقانت را چو ناید خواب، غم گویند باز
بر درت افتاده هر شب خسته دل تنگی دو سه
هوش مصنوعی: عاشقان تو وقتی خوابشان نمیبرد، هر شب با دلهای خسته و بیتاب بر در خانهات میآیند و ناله و غمگینی خود را اعلام میکنند.
خشمها گیری که نبود آشتی، ور باشدت
باشدت اندر میان آشتی جنگی دو سه
هوش مصنوعی: اگر درگیری و خشم وجود داشته باشد، هیچ راهی برای آشتی نیست. اگر در دل این خشم، شدت بیشتری هم وجود داشته باشد، نتیجهاش جنگ و نزاع بیشتر خواهد بود.
چون به بازی سنگ بر عاشق زدن کار بتانست
ای بت، آخر بر من بیسنگ هم سنگی دو سه
هوش مصنوعی: وقتی که معشوق به عاشق سنگ میزند، این عمل فقط از او برمیآید. ای معشوق، حالا که حتی بدون سنگ هم باید با من به صورت ناپسند رفتاری کنی، پس بهتر است حداقل دو یا سه بار به من سنگ بزن.
وه که خسرو چون زید گر همچو تو باشد به شهر
شوخچشم و خیره و بازنده و شنگی دو سه
هوش مصنوعی: خسرو، اگر زید با صفاتی چون تو باشد، به شهر میآید که پر از افرادی با چشمهای شیطنتآمیز و متعجب، و افرادی که دست از بازی کشیدهاند و حالتی بیخیال دارند.