شمارهٔ ۱۷۱۸
ای حسن، تو آفت زمانه
روی تو به دلبری فسانه
صد دل درود دمی به زلفت
گر تیز رود زبان شانه
هر دم سوی قبله دو ابروت
خورشید یگانه در دو گانه
از زلف تو گاه قبله بازی
مطروح دو رخ شده زمانه
من غرقه و تو به آب چشمم
پیش رخ خویش بر کرانه
تیرم زنی و خوشم که باری
بشناختیم بدین بهانه
گم گشتی خسروا، به کویش
یا ماند مگر ترا به خانه
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای حسن، تو آفت زمانه
روی تو به دلبری فسانه
هوش مصنوعی: ای حسن، تو مانند آفتاب درخشان زمانهای، و زیباییات به گونهای است که همه جا در دلها جا دارد.
صد دل درود دمی به زلفت
گر تیز رود زبان شانه
هوش مصنوعی: اگر زبان شانهات با تیزی به زلفت برسد، دلهای بسیاری درود میفرستند.
هر دم سوی قبله دو ابروت
خورشید یگانه در دو گانه
هوش مصنوعی: هر لحظه به سمت قبله، ابروهای زیبایت مانند دو خورشید، در یک جهان دوگانه میدرخشند.
از زلف تو گاه قبله بازی
مطروح دو رخ شده زمانه
هوش مصنوعی: از موهای تو گاهی به عنوان قبله، بازیهای عجیب و غریب پیش میآید و دو چهرهای که در دنیا وجود دارد، به هم ریختهاند.
من غرقه و تو به آب چشمم
پیش رخ خویش بر کرانه
هوش مصنوعی: من در آب چشمانم غرق شدهام و تو در کنار من، در مقابل چهرهام ایستادهای.
تیرم زنی و خوشم که باری
بشناختیم بدین بهانه
هوش مصنوعی: تو به من تیر میزنی و من خوشحالم که به این بهانه، با هم آشنا شدهایم.
گم گشتی خسروا، به کویش
یا ماند مگر ترا به خانه
هوش مصنوعی: ای پادشاه گم شده، آیا هنوز در کوی او هستی یا باید برگردی به خانهات؟