گنجور

شمارهٔ ۱۷۱۷

ای غالیه گرد ماه سوده
آراسته شمع را زدوده
برداشته نسخه ای ز خورشید
آیینه که روی تو نموده
یک خنده ز لعل شکرینت
زنگار هزار دل زدوده
جان تازه شود ز گرد خنگت
کان خاک مفرحی ست سوده
هر روز به کوی تو جوانان
جان کاشته و جگر دروده
هر روز به دیدن رخ تو
جان داده و عمر تو فزوده
بیگانه شد آن کسی که بوده ست
وقتی به دل خراب بوده
هر شب دل من حدیث دردت
هم گفته و هم ز خود شنوده
کس در غم تو نداده پندم
جز آنکه غمی نیازموده
بسته به عطای او دل خویش
خسرو که میان خون غنوده

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای غالیه گرد ماه سوده
آراسته شمع را زدوده
هوش مصنوعی: ای کسی که مانند غالیه (معطر) به دور ماه زیبا و دلربا می‌گردی، شمع را که روشن است، خاموش کرده‌ای.
برداشته نسخه ای ز خورشید
آیینه که روی تو نموده
هوش مصنوعی: شخصی از نور خورشید، تصویر تو را در آینه دیده و آن را به هنگام مشاهده تو ثبت کرده است.
یک خنده ز لعل شکرینت
زنگار هزار دل زدوده
هوش مصنوعی: یک لبخند از لب‌های شیرین تو توانسته هزار دل را از غم و کدورت پاک کند.
جان تازه شود ز گرد خنگت
کان خاک مفرحی ست سوده
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هوای تازه و زندگی دوباره از طوفان و گرد و غباری که تو به وجود آورده‌ای، پیدا می‌شود؛ زیرا این خاکی که تو به آن اشاره می‌کنی، مایه نشاط و شادابی است.
هر روز به کوی تو جوانان
جان کاشته و جگر دروده
هوش مصنوعی: هر روز جوانان به عشق تو قربانی می‌شوند و از دل و جان مایه می‌گذارند.
هر روز به دیدن رخ تو
جان داده و عمر تو فزوده
هوش مصنوعی: هر روز با تماشای چهره‌ی تو، جانم را فدای تو می‌کنم و عمر تو روز به روز بیشتر می‌شود.
بیگانه شد آن کسی که بوده ست
وقتی به دل خراب بوده
هوش مصنوعی: آن کسی که روزی نزدیک و خودی بود، اکنون با خراب شدن حال قلبش، از خود بیگانه شده است.
هر شب دل من حدیث دردت
هم گفته و هم ز خود شنوده
هوش مصنوعی: هر شب، دل من از درد تو سخن می‌گوید و در عین حال، خودم نیز با آن درد آشنا شده‌ام.
کس در غم تو نداده پندم
جز آنکه غمی نیازموده
هوش مصنوعی: هیچ‌کس برای دل‌داری من در غم تو نصیحتی نکرده جز اینکه بگوید غم تو، غمی است که هنوز تجربه نکرده‌ام.
بسته به عطای او دل خویش
خسرو که میان خون غنوده
هوش مصنوعی: دل خسرو به اراده و بخشش او وابسته است، در حالی که او در میان خون خوابیده است.