شمارهٔ ۱۷۱۴
ای آرزوی دل شکسته
ما در دل تو شکسته بسته
بس دل که به دولت فراقت
از ننگ حیات باز رسته
مجروح لبت بسی ست، کس دید
یک خرما را هزار هسته
دل کوفته من چو آهن سرد
زان گونه که صد شرار جسته
سروت چو برای جان ما خاست
برخاسته و به جان نشسته
اندوه من ار نهند بر کوه
که را بینی کمر شکسته
بر خسرو غمزه ای تمام است
شمشیر چرا زنی دو دسته؟
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای آرزوی دل شکسته
ما در دل تو شکسته بسته
هوش مصنوعی: ای آرزوی دل شکسته ما، در دل تو نیز درد و غم وجود دارد.
بس دل که به دولت فراقت
از ننگ حیات باز رسته
هوش مصنوعی: بسیاری از دلها به خاطر فراق تو از آلودگیهای زندگی آزاد شدهاند.
مجروح لبت بسی ست، کس دید
یک خرما را هزار هسته
هوش مصنوعی: زخمی که بر لب توست بسیار است، هیچ کس نمیتواند ببیند که یک خرما هزار هسته دارد.
دل کوفته من چو آهن سرد
زان گونه که صد شرار جسته
هوش مصنوعی: دل شکسته و خستهام، مانند آهن سرد است. بهگونهای که همانند آتشهایی که گداختهاند، از درون شعلهور میشود.
سروت چو برای جان ما خاست
برخاسته و به جان نشسته
هوش مصنوعی: ثروت هنگامی که به خاطر جان ما به وجود آمد، به ما نزدیک شد و در وجود ما جا گرفت.
اندوه من ار نهند بر کوه
که را بینی کمر شکسته
هوش مصنوعی: اگر غم و ناراحتی من را بر کوهی بگذارند، کسی را نمیبینی که کمرش شکسته باشد.
بر خسرو غمزه ای تمام است
شمشیر چرا زنی دو دسته؟
هوش مصنوعی: چرا خنجر را به دو دسته میزنی، وقتی که تمام تیرگیها بر روی خسرو است؟