شمارهٔ ۱۷۰۷
نسیم زلف بر دست صبا ده
مرا خون، غیر را مشک ختا ده
بسی کس چشم می دارند لطفت
مرا خاک و کسان را توتیا ده
از آن می کت چو خون من حلال است
پیاله خود خور و شربت به ما ده
بکش از یک نظر، چون کشته گردم
یکی دیگر بیفگن، خونبها ده
به حکم خط خویش، ای آیت حسن
همه فتوی به خون آر و مرا ده
دلیری می کند در دیدنت خلق
به دست غمزه شمشیر بلا ده
مرا صد پاره کن بر چشم بیمار
غلیواژان و زاغان را صلا ده
چو خاکستر شوم از سوز عشقت
به دست خویش بر باد صبا ده
به صد تعویذ جان دردم نشد به
به یک دشنام خسرو را دوا ده
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نسیم زلف بر دست صبا ده
مرا خون، غیر را مشک ختا ده
هوش مصنوعی: نسیم که از موهای محبوب میگذرد، به من خون بدهد و به دیگران عطر خوش بباخشد.
بسی کس چشم می دارند لطفت
مرا خاک و کسان را توتیا ده
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد منتظرند که تو مهربانیات را به من هدیه کنی، در حالی که من مانند خاک هستم و دیگران در تلاشند تا از من بهرهبرداری کنند.
از آن می کت چو خون من حلال است
پیاله خود خور و شربت به ما ده
هوش مصنوعی: از آنجا که میدانم خون من حلال است، پیالهات را سر بکش و نوشیدنیات را به ما بده.
بکش از یک نظر، چون کشته گردم
یکی دیگر بیفگن، خونبها ده
هوش مصنوعی: با یک نگاه تو من را بکش، چرا که من به شدت عاشق شدم. اگر کسی به سراغت آمد و از من صحبت کرد، از تو بخواهد که جان من را بگیری.
به حکم خط خویش، ای آیت حسن
همه فتوی به خون آر و مرا ده
هوش مصنوعی: به خاطر خواست خودت، ای نشانه زیبایی، همه چیز را به طرز خشونتآمیز تغییر بده و به من عطا کن.
دلیری می کند در دیدنت خلق
به دست غمزه شمشیر بلا ده
هوش مصنوعی: مردم به خاطر دیدن تو شجاعت به خرج میدهند و با چشمان خود به نبرد با سختیها و مشکلات میروند.
مرا صد پاره کن بر چشم بیمار
غلیواژان و زاغان را صلا ده
هوش مصنوعی: مرا به صد تکه تقسیم کن و در برابر چشم دردمند غلیواژان و زاغان را فراخوان.
چو خاکستر شوم از سوز عشقت
به دست خویش بر باد صبا ده
هوش مصنوعی: وقتی که از شدت عشق تو مثل خاکستر شوم، با دستان خودم آن را به نسیم صبح بسپارم.
به صد تعویذ جان دردم نشد به
به یک دشنام خسرو را دوا ده
هوش مصنوعی: به هزار روش و دعا نتوانستم دردم را درمان کنم، اما یک دشنام به خسرو میتواند مایه تسکین باشد.