گنجور

شمارهٔ ۱۷۰۸

چو بنمایی رخ گلنار گونه
گل اندر خار غلتد خار گونه
همیشه چشم تو مست است، جانا
ولی در دلبری هشیار گونه
شفا حاصل نشد درد دلم را
مگر زان نرگش بیمار گونه
خرد در صدر دیوانخانه عشق
همی گردد دل بیکار گونه
چه غم، اینک پی تو می گذارم
نفس پیمودن مکار گونه

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو بنمایی رخ گلنار گونه
گل اندر خار غلتد خار گونه
هوش مصنوعی: هرگاه چهره‌ات را نمایان کنی، گل در میان خاری می‌غلطد. خاری که به‌خودی‌خود زیبایی ندارد.
همیشه چشم تو مست است، جانا
ولی در دلبری هشیار گونه
هوش مصنوعی: چشمان تو همیشه حالت مستی دارد، عزیزم، اما در هنر دلربایی کاملاً آگاه و هشیار هستی.
شفا حاصل نشد درد دلم را
مگر زان نرگش بیمار گونه
هوش مصنوعی: درد دل من درمان نشد، مگر از نرگس بیمار آن محبوب.
خرد در صدر دیوانخانه عشق
همی گردد دل بیکار گونه
هوش مصنوعی: عقل در بالای مجلس عشق به کار خود مشغول است و دل بی‌کار و ناتوان به حال خود رها شده است.
چه غم، اینک پی تو می گذارم
نفس پیمودن مکار گونه
هوش مصنوعی: نگران نباش، الان در پی تو هستم و نفس می‌کشم، مثل کسی که به طور پنهانی در حال عبور است.