شمارهٔ ۱۶۹۹
چه شکل است این که می آید سمند ناز بر کرده
هزاران جان و دل آویزه بند کمر کرده
گهی خواهم کشم دیده، گهی خواهم نکو دارم
چو بینم سوی او انگشتها در دیده در کرده
سر آن چشم گردم، دیده چون دزدیده سوی من
چو سویش دیده ام، از ناز دیگر سو نظر کرده
چه شرمش آید از تلخی که از شوخی و بدگویی
کند با من حدیث تلخ رو سوی دگر کرده
نه من مردم به خون گرم و عشق شهرت آلوده
عروسی دان مرا گلگونه از خون جگر کرده
خوش آن مجلس که خسرو گشته غرق جرعه خوبان
لباس هستی خود پیش شان از گریه تر کرده
شمارهٔ ۱۶۹۸: دلی دارم چو دامان گل از غم چاک گردیدهشمارهٔ ۱۷۰۰: من ار چه هر شب از شبهای هجرش می کنم ناله
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه شکل است این که می آید سمند ناز بر کرده
هزاران جان و دل آویزه بند کمر کرده
هوش مصنوعی: چه ظاهری دارد این که میآید، مانند اسب ناز که جان و دلهای زیادی را به خود آویخته و در کمر خود گره زده است.
گهی خواهم کشم دیده، گهی خواهم نکو دارم
چو بینم سوی او انگشتها در دیده در کرده
هوش مصنوعی: گاهی میخواهم به او نگاه کنم و گاهی میخواهم که نگاهام را ببندم. وقتی که به سوی او مینگرم، انگشت اشارهام را به چشم میزنم.
سر آن چشم گردم، دیده چون دزدیده سوی من
چو سویش دیده ام، از ناز دیگر سو نظر کرده
هوش مصنوعی: من به آن چشم خیره شدهام، چشمی که مانند دزدان به من نگاه میکند و چون به او نگریستهام، از سر ناز به سمت دیگری نظر میکند.
چه شرمش آید از تلخی که از شوخی و بدگویی
کند با من حدیث تلخ رو سوی دگر کرده
هوش مصنوعی: او از تلخیهایی که به شوخی و بدگویی دربارهام میگوید شرمنده نمیشود و دربارهی من سخنهای ناخوشایند را به سمت دیگری میکشاند.
نه من مردم به خون گرم و عشق شهرت آلوده
عروسی دان مرا گلگونه از خون جگر کرده
هوش مصنوعی: من نه به خاطر خوشی و عشق مشهوری به مرگ رسیدهام، بلکه به خاطر غم و درد درونم، چهرهام از غم و اندوه رنگین شده است.
خوش آن مجلس که خسرو گشته غرق جرعه خوبان
لباس هستی خود پیش شان از گریه تر کرده
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن مجلسی که پادشاهش در مستی و شادابی غرق شده و از شراب عشق خوبان به وجد آمده و لباس وجودش را از شدت گریهتر کرده است.