شمارهٔ ۱۶۹۷
کارم از دست برفته ست ز نادیدن تو
زین پس، ای دیده، کجا ما و کجا دیدن تو
آن کجا وقت که در کوچه ما به جولان رفتن
دل بدزدیدن و دزدیده به ما دیدن تو
آن به خونریز خود از چشم رضا دیدن من
و آن بر احوال من از چشم جفا دیدن تو
حال زار گذر من شب تیره دانی
که چه فرق است ز نادیدن تا دیدن تو
خواست خسرو که نبیند غمی، اما چه کند
دیدنی بود، نگارا، غم نادیدن تو
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کارم از دست برفته ست ز نادیدن تو
زین پس، ای دیده، کجا ما و کجا دیدن تو
هوش مصنوعی: من از عدم دیدنت به شدت دچار مشکل شدهام، پس ای چشمان من، چه راهی وجود دارد که ما و دیدنت را دوباره تجربه کنیم؟
آن کجا وقت که در کوچه ما به جولان رفتن
دل بدزدیدن و دزدیده به ما دیدن تو
هوش مصنوعی: وقتی دلِ عاشق در کوچه ما به رقص و شادی مشغول است، به ما اجازه میدهد تا نگاهش کنیم و احساساتش را از دور ببینیم.
آن به خونریز خود از چشم رضا دیدن من
و آن بر احوال من از چشم جفا دیدن تو
هوش مصنوعی: من به چشم رضا، او را که خونریز است میبینم و تو هم از دیدگاه خود به من نگاه میکنی و حال و روز من را از نظر بیرحمیات مینگری.
حال زار گذر من شب تیره دانی
که چه فرق است ز نادیدن تا دیدن تو
هوش مصنوعی: من در حالتی سخت و ناامید هستم و در دل شب تاریک عاجزانه میفهمم که چه تفاوتی است بین نادیدن و دیدن تو.
خواست خسرو که نبیند غمی، اما چه کند
دیدنی بود، نگارا، غم نادیدن تو
هوش مصنوعی: خسرو آرزو داشت که غمی نبیند، اما چه میتواند بکند، چون دیدن تو باعث ناامیدی او شده است.