گنجور

شمارهٔ ۱۶۸۷

لاله دمد از خون شهیدان غم او
تا حشر در آیند به خوان علم او
از جور و وفا و ستم هر که بپرسی
در عشق مساوی ست وجود و عدم او
می زد رقم غالیه نقاش سیه کار
بشکست ز رشک خط سبزت قلم او
در پای خم امروز چو من صاف دلی نیست
جز درد که پیوسته بود در قدم او
خسرو چو خورد می ز سفال سگ کویش
جمشید حسد می برد از جام جم او

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لاله دمد از خون شهیدان غم او
تا حشر در آیند به خوان علم او
هوش مصنوعی: گل لاله از خون شهیدان شکوفا می‌شود و غم این شهیدان تا روز قیامت با علم و دانش ایشان بر همگان روشن خواهد شد.
از جور و وفا و ستم هر که بپرسی
در عشق مساوی ست وجود و عدم او
هوش مصنوعی: هر کس که درباره ظلم و وفا و ستم در عشق بپرسد، می‌بیند که وجود و عدم عشق هر دو به یک اندازه برای او معنا دارند.
می زد رقم غالیه نقاش سیه کار
بشکست ز رشک خط سبزت قلم او
هوش مصنوعی: نقاشی که با رنگ سیاه کار می‌کرد، بر اثر حسادت نسبت به خط سبز تو، قلمش را شکست.
در پای خم امروز چو من صاف دلی نیست
جز درد که پیوسته بود در قدم او
هوش مصنوعی: امروز در کنار این خم، دیگر کسی به اندازه من دل صاف و بی‌آلایش ندارد، جز درد که همیشه در پی او بوده است.
خسرو چو خورد می ز سفال سگ کویش
جمشید حسد می برد از جام جم او
هوش مصنوعی: خسرو وقتی از کوزه سفالی شراب می‌نوشد، سگ جمشید (که نماد قدرت و ثروت است) به او حسادت می‌کند، چون او از جام جمشید بهره‌مند است.