گنجور

شمارهٔ ۱۶۷۵

خون گریم ار چه از ستم بیکران تو
هم خاک روبم از مژه بر آستان تو
بسیار آبگینه دلها شکسته ای
زین جرم سنگ شد دل نامهربان تو
جان رفت و نه وصال توام شد نه عیش خوش
نه من از آن خویش شدم نه از آن تو
در دل که شب جفای تو می گشت تا به روز
گفتم که، ای تو، در دل من، گفت، جان تو
ابرو ترش مکن که شود کشته عالمی
زین چاشنی که می نگرم در کمان تو
از تنگی دهان توام دست کی دهد
روزی من چو تنگ تر است از دهان تو
گفتی که خسرو آن من است این چه دولت است
یعنی منم که می گذرم بر زبان تو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خون گریم ار چه از ستم بیکران تو
هم خاک روبم از مژه بر آستان تو
هوش مصنوعی: اگرچه از ظلم و ستم بی‌پایان تو به گریه بیفتم، اما همچنان اشک‌هایم را بر آستان تو می‌ریزم.
بسیار آبگینه دلها شکسته ای
زین جرم سنگ شد دل نامهربان تو
هوش مصنوعی: دل‌های زیادی به خاطر سنگدلی و بی‌رحمی تو شکسته شده‌اند، و این ناشی از گناه و تقصیر توست.
جان رفت و نه وصال توام شد نه عیش خوش
نه من از آن خویش شدم نه از آن تو
هوش مصنوعی: نفس من به کلی برچیده شد و نه به وصالت رسیدم، نه از خوشی بهره‌ای بردم، نه با خودم سالی بودم و نه با تو.
در دل که شب جفای تو می گشت تا به روز
گفتم که، ای تو، در دل من، گفت، جان تو
هوش مصنوعی: در دل شب که دلم به خاطر ظلمت تو پر از غم بود تا صبح، به خودم گفتم: ای کسی که در قلب من هستی، او هم به من پاسخ داد و گفت: جان تو.
ابرو ترش مکن که شود کشته عالمی
زین چاشنی که می نگرم در کمان تو
هوش مصنوعی: برای ابروهای خود حالت عبوس و درهم نکن، زیرا با این کار قلب بسیاری از عاشقان را می‌شکنی. من از این جاذبه و زیبایی تو به شدت تحت تأثیر قرار گرفته‌ام.
از تنگی دهان توام دست کی دهد
روزی من چو تنگ تر است از دهان تو
هوش مصنوعی: وقتی دهان تو بسته و تنگ است، از کجا می‌توانم روزی و بهره‌ام را به دست آورم، در حالی که شرایط سخت‌تر و تنگ‌تری دارم؟
گفتی که خسرو آن من است این چه دولت است
یعنی منم که می گذرم بر زبان تو
هوش مصنوعی: گفتی که خسرو متعلق به من است، این چه خوشبختی است؟ به این معنی که من هستم که بر زبان تو می‌گذرم.